نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 289
و مفعوله خاطري ، و سرّا حال للطارقة ، و من الوهم بيان ذلك الحال . ببايد دانست كه خواطر بر پنج قسمت : اول ، رحمانى . و دوم خاطر قلبي . و سوم خاطر ملكي . و او را روحانى نيز گويند . و چهارم ، نفسانى . پنجم ، خاطر شيطانى . زيرا كه آن سرّ وجودى دايما از حضرت باطن متوجه و قاصد ظهور و تنزّل مىباشد به نفس و قواى اصلى او - قولا و فعلا - از جهت تحقيق كمالى كه او را به كثرت نسبى به ايشان متعلَّق است . پس اگر مورد و منشأ ظهورش آن محل متوحّد معتدل مىباشد كه او را قلب نام است ، و در حال آن قصد هيچ حكمى و وصفى روحانى يا جسمانى بر او غالب نبوده باشد ، و او را همرنگ خود نكرده ، بلكه آن دم چون حكم مر وحدت حقيقى تجلَّى را باشد ، و حينئذ آن قصد را خاطر رحمانى گويند . و چون غلبه مر وحدت مجموعى قلب را بود ، حالتئذ او را خاطر قلبى خوانند . و حكم ايشان آن باشد كه به صورت كمالى الهى در هيأت نيّتى يا نظرى يا علمى يا عملى وحدانى بى شائبهء ريايى يا توقع جزايى ظاهر شود ، و باز همچنان وحدانى به مبدأ و منشأ خود رجوع سازد . و اما اگر مورد ظهور آن سرّ وجودى قلب نباشد ، يا اگر نيز باشد حكمى از احكام روحانى آن دم بر قلب يا نفس غالب بوده باشد و محل را همرنگ خود كرده ، حينئذ آن قصد و توجّه خاطر ملكى و روحانى بود به اعتبار تلك الصفة الغالبة . و حكمش آن باشد كه به صورت خلقى روحانى يا علمى از علوم عقلى سر برزند . و اما اگر غلبه و سلطنت في القلب أو في النفس در حال آن قصد و توجّه قوت وهمى را بود به صفت انحرافى كه او راست به مدد شيطان كه به حكم مناسبت معاون يك ديگرند ، حينئذ آن قصد و توجّه را خاطر شيطانى خوانند . و حكمش آن باشد كه به صورت انحراف در اقوال و اعمال و مقاصد پيدا گردد .
289
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 289