نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 201
إسم الكتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 773)
حجاب وصول به حضرت معشوق يابد - دشمن گيرد ، چنان كه گفتهاند : بيت < شعر > و ليكن هوا چون به غايت رسد شود دوستى سر به سر دشمنى < / شعر > و حينئذ آن حكم ميل عشق از ذات عاشق به سوى عاشق تا به سوى حضرت معشوق تمام ترقى كرده باشد تا اين زمان ، عاشق خواهد كه همگى خود را فداى معشوق كند بر آن اميد كه گويد : بيت < شعر > به زان نبود كه جان فداى تو كنم « تيهو » چو غذاى « باز » شد « باز » شود < / شعر > و اما انتهاش آن است كه ، عشق كه از عين وحدت منتشى است و حكم وحدت بر او غالب ، رابطه و موجد كثرت و دوئى عاشق و معشوق است ، چون حكم سلطنت خود را بر عاشق راند و او را از اويى او به كلَّى بيزار گردانيد و به معشوق متوجّه كرد ، اكنون خواهد كه دوئى [1] اسم عاشقى و معشوقى را از نظر عاشق به كلى محو كند ، لا جرم روى او را از معشوق نيز بگرداند و به خودش كه عين عشق است ، مشغول كند تا بيش به معشوق از آن جهت كه معشوق است هيچ التفات نكند و حجاب وحدت عين عشقش يابد ، و از او گريزان شود . قول مجنون به ليلى كه : « شغلني حبّك عنك » از اين مقام بود ، و سخن آن مترجم پارسى كه : < شعر > خواهى به وصال كوش و خواهى به فراق من فارغم از هر دو ، مرا عشق تو بس < / شعر > هم از اينجاست . پس معلوم شد كه ترقّى مر عشق راست در مقامات خودش ، و ترقّى عاشق به طريق تبعيّت واقع مىشود ، و ترقى عاشق به آن طريق است كه چون سير عشق در ذات عاشق از طور و مرتبهء ابتدا به نهايت رسد ،