نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 195
و از قبول و اقبال ايشان اعراض و اجتناب لازم مىشمرند ، و چون ظهور و شهرت من به عشق بر آن نظر اول ، يك لحظه اى بر آن صورت زيبا كه منش آيينهء جمال مطلق يافتم مترتّب بود ، در آن نظر اول من نيز با اين فتيان اهل طريق مشارك بودم ، لا جرم هم اين فتيان و هم عموم خلق ، اين عشق محقق و معشوق مطلق مرا همچو عشق و معشوقان اين فتيان مقيّد پنداشتند ، و مرا از بازكان شمردند و به سبب اين اشتراك ، بعضى به انكار و قدح من نيز مبادرت نمودند ، و بعضى مرا بر نسبت عشق صورتى ، به اقرار و مدح تلقى كردند ، و به اين واسطه اين عشق حقيقى و معشوق مطلق من كه صورت و ظلّ « فأحببت » است ، از نظر و قبول و اقبال خلق - عموما و خصوصا - محفوظ و پنهان ماند . پس لا جرم اكنون در اين ميكدهء مستى عشق من ، مرا وقت آمد كه مر اين فتيان اهل طريق را شكر و ثنا گويم بر اين نعمتى عظيم كه به سبب ايشان يافتم كه با كمال مشهورى من به عشق ، به واسطهء مشاركت با ايشان در صورت سالكى و سيرت عاشقى ، مرا پنهان داشتن اين عشق حقيقى و معشوق مطلق من ميسّر شد و به تقييد عشق و معشوق ايشان ، اطلاق اين عشق و معشوق من از نظرها و قبول و اقبال خلق محفوظ و سالم ماند ، و اين نعمتى سخت بزرگ است و سزاوار شكر . و اين بيت دلالت مىكند بر آن كه شيخ ناظم را ميل به مذهب اهل ملامت بوده است كه نخواسته است كه هيچ اثرى از احوال او ، بر خلق ظاهر شود و هيچ رذيلتى را از خلق پنهان دارد به قصد ، تا از قبول محفوظ ماند و مذهب ايشان همين است ، به خلاف مذهب صوفى كه به هيچگونه نظرش ، خود بر اين معنى نيفتد و قبول و ردّ به نزد او يكسان باشد و جز حق نبيند . < شعر > و لمّا انقضى صحوى تقاضيت وصلها و لم يغشني في بسطها قبض خشية [1] < / شعر >
[1] معناى شعر واضح است ، بايد توجه داشت كه صحو دو قسم است : صحو قبل از فنا كه سالك از ناحيهء توجه به كثرت در حالت صحو است ، و صحو دوم عبارت است از هوشيارى بعد از فنا و تمكين بعد از تلوين كه در فناى بعد از اين صحو ، وجود مجازى سالك به كلى محو و از جميع انواع شرك خلاص مىشود . در مباحث بعد و نيز در مقدمه ، شارح علامه اقسام فنا و بقا و صحو و معناى فناى عن الفنائين و الفوز بالحسنيين را تقرير فرموده و بيان مىفرمايند .
195
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 195