responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 193


كلّ عالم است ، مرا كار آن صورت مىكند [1] .
< شعر > و بالحدق استغنيت عن قدحي و من شمائلها لا من شمولى نشؤتى [2] < / شعر > « الشمائل » جمع شمال بالكسر [ و ] هو الخلق . قال جرير : « و ما لومى اخي من شماليا » . و الشمول بالفتح : الخمر . و النشؤة بالفتح : اسم للسكر . و ذكر الخمر في البيت و أراد به القدح المذكور في البيت الأول بقوله : « و كأسي » ، بطريق اطلاق اسم الحالّ على المحل . و الألف و اللام في قوله : « و بالحدق » قائما مقام الإضافة .
مىگويد : كه چون من در آن صورت ، اول جمال مطلق را ديدم و فيض آن جمال را كه ظاهر وجود است عامّ و منبسط يافتم بر جملهء عالم - أرواحه و اجسامه ، جواهره و اعراضه - پس در هر چه نظر كردم به ديدهء ظاهر و باطن او را ديدم و جملهء موجودات عالم را اوصاف و تعيّنات با اسما و اخلاق او يافتم ، چه عين وجود كه ذات است يكى بيش نيست و آن چه بر عالم منبسط است و ظاهر اوصاف و تعيّنات و تنوّعات ظهور آن وجود يگانه است كه ذات است ، و صفت از موصوف منفكّ نيست .
پس چون اكنون در هر چه نظر كنم او را مىبينم ، لا جرم همهء موجودات اقداح شراب عشق و موجبات مستى منند ، نه آن قدح صورت اولين على التعيين كه در مبدأ كأس شراب من شده بود . پس اكنون به چشمخانهاى خودم از آن قدح



[1] < شعر > « محقق همان بيند اندر ابل - كه در خوبرويان چين و چگل « < / شعر > ، چون محقق يعنى عارف واصل به مقام جمعى و احاطى ، حسن جلوه يار را در مظهرى خاص مشاهده نمىكند و چون از جهت اطلاقى وجه حق غفلت ندارند ، حق را در همه مظاهر مشاهده نمايند . و چون حاكم بر مظاهر ، اسما الهيه‌اند و ظهور مظاهر مستند به جهت اطلاقى است ، حق را به وجه اطلاق عبادت مىنمايند ، نه در مظهر خاص . ج آشتيانى .
[2] الحدق ، الواحدة حدقة : سواد العين الأعظم ، و در اين جا مراد چشم است . شمائلها ، الواحدة شمال : الخلق . شمولى : الخمرة المبردة بالشمال ( يعنى خمرى كه از ناحيهء وزش باد ، سرد و خنك شود ) نشؤتى ، او نشوتى : سكرى .

193

نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 193
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست