نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 123
يكى آن كه مسقط جملهء نسب و اعتبارات باشد و از اين جهت ذات را احد گويند كه متعلق كنه ذات و اطلاق وى و بى وصفى و بى نهايتى اوست ، و اعتبار دوم آن است كه نسب و اعتبارات ، چون نصفيّت واحد مر اثنين را ، و ثلثيّت او مر ثلاثة را ، و ربعيّت او مر اربعه را ، در او متعقّل ( متعلَّق - خ ل ) باشد ، چنان كه گويند : الواحد نصف الاثنين ، و ثلث الثلاثة ، و ربع الأربعة ، الى غير ذلك ، و به اين اعتبار ذات را واحد تام است و مغايرت بين الاعتبارين بالنسبة الى تلك الحضرة واقع نيست ، اما بالنسبة الى مفهومنا لكوننا في قيد المراتب و حصن حكمها ، مغايرت ثابت مىيابيم و لهذا نزد محققان ، واحد احد يك اسم مركَّب مر يك مفهوم را كه ذات يگانه است ، چنان كه معديكرب و بعلبك و غيرهما . و مقتضاى ذات آن بود مطلقا - لا بشرط أو شروط - كه خودش را در خودش تعيّنى باشد ، كه به آن تعيّن خودش بر خودش تجلى كند و خودش را بيابد و با خودى خودش ، حضوريش باشد بى توهم تقدم استناد و فقدان و غيبتى ،
123
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 123