نام کتاب : شرح فصوص الحكم نویسنده : خواجه محمد پارسا جلد : 1 صفحه : 56
است . يعنى : اسماء و صفات و افعال و آثار و خواص [1] آن راجع به ذات حق است كه « وَإِلَيْه يُرْجَعُ الأَمْرُ كُلُّه » . و وجود عالم ، حقايق افعال اوست . پس احتياج خود به خود نه از قبيل احتياج به غير باشد ، و به حقيقت آن را احتياج نخوانند . * متن فقد علمت حكمة نشأة جسد آدم أعنى صورته الظَّاهرة ، و قد علمت نشأة روح آدم أعنى صورته الباطنة ، فهو الحقّ الخلق و قد علمت نشأة رتبته ، و هي المجموع . الَّذي به استحقّ الخلافة . * شرح اين سخن سه جمله [2] است : يكى آن كه حكمت نشأت جسد آدم ، كه صورت ظاهر اوست ، دانستى كه آن ظهور احكام اسماء و صفات است در آن دوّم آن كه حكمت نشأت روحيّه آدم ، كه صورت باطنهء اوست ، معلوم كردى كه آن ربوبيّت اوست [3] در عالم ، و احكام خلافت را به امضا رسانيدن سيّم [4] ، حكمت نشأت ترتيب هيأت مجموعيّت [5] آدم را دانستى كه بدان [6] مستحقّ خلافت گشته است ، تا به نشأت روحانى از حق مىستاند ، و به نشأت جسمانى ، از راه [7] مناسبت به خلق مىرساند . و از آن جهت كه مظهر اسماء و صفات حق است و از مرتبهء خلافت تربيت عالم مىكند ، حقّ و ربّ است ، و به اعتبار آن كه او نيز مربوب ذات [8] است ، و به صفت عبوديّت موصوف ، خلق باشد . * متن فآدم هو النّفس الواحدة الَّتي خلق منها هذا النّوع الإنسانىّ ، و هو قوله - تعالى - :