نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 759
أخذت له بحقّه . و إن لم يحضرهم أوجبت عليه القضية . و ايّاك أن تنفذ قضية في قصاص او حد من حدود الله ، او حق من حقوق المسلمين ، حتى تعرض ذلك عليّ - ان شاء الله - و لا تقعد في مجلس القضاء حتى تطعم [1] . . ( 1 ) امام على « ع » - سلمة بن كهيل گفت : از على « ع » شنيدم كه به شريح مىگفت : مواظب مردمان پولدار و متمكن باش ، كه براى پرداختن طلب ديگران امروز و فردا مىكنند و آنان را سر مىدوانند ، و از مال مردم به حاكمان رشوه مىدهند ، پس حقوق مردم را از ايشان بستان و براى اين امر ، خانه ها و ملكها را به فروش ! كه من از پيامبر خدا « ص » شنيدم كه گفت : سردوانيدن فرد مسلمان متمكن مسلمان ديگر را ستم است . و هر كس كه ملك و خانه و مال نداشته باشد ، دستى براو نيست . و بدان كه فقط كسى مردمان را به رعايت حق وامىدارد كه آنان را از باطل دور كند . سپس در رو به رو شدن و سخن گفتن و نشستن ميان مسلمانان برابرى را مراعات كن ، تا چنان نباشد كه نزديكان تو در بيعدالتى تو طمع بندند ، و آنكه دور است از عدالت تو نوميد شود . و سوگند را با وجود دليل و بيّنه بر مدعى باز گردان ، [2] كه اين گونه قضاوت كردن ( و دقت داشتن ) ، ديد انسان را نسبت به واقع تيزتر مىكند و در كار داورى استوارتر است . و بدان كه مسلمانان نسبت به يك ديگر عادلند ، مگر حد خورده اى كه توبه نكرده باشد ، يا كسى كه به گواهى دروغ دادن مشهور است ، يا كسى كه بخيل است . و از اظهار ناراحتى و آزرده شدن در مجلس قضاوت - كه خدا بر آن پاداش واجب كرده است - بپرهيز ، كه براى هر كس كه به حق داورى كند ذخيره اى نيكو باقى خواهد ماند . و بدان كه قرارداد صلح ميان مسلمانان جايز است ، مگر صلحى كه با آن حرامى حلال شود يا حلالى حرام . و براى كسى كه شهود غايبى دارد مدتى معين كن تا آنان را حاضر كند ، پس اگر آنان را آورد حق او را بگير ، و اگر حاضر نكرد حكم بر ضد او صادر خواهد شد . و زينهار از آنكه قضيه اى را در
[1] « وسائل » 18 / 155 . [2] اين عملكرد از سوى قاضى مربوط به موارد خاصى است ، « وسايل » 18 / 170 به بعد ديده شود .
759
نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 759