نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 679
تجربه آنها را محتوم مىدارد ، [1] و چشمپوشى از آنها فلسفهء سياسى اسلامى و شيعى را از جوهرى ناب تهى مىسازد ، و از خلَّاقيّت مىاندازد ، و از اعتبار ساقط مىكند ) ، تعريف و توجيه گردد ، و در عمل نيز همين گونه باشد . بايد از پذيرفتن واقعيّات سرباز نزد ، زيرا كه سر باز زدن از پذيرفتن واقعيّات آنها را به سود سر باز زنندگان دگرگون نمىسازد ، بلكه ريشهء اميدها را مىسوزاند ، و ارزشها را در مغاك مىافكند ، و انسانها را بىپناه مىگرداند ، و پناه راستين انسان و انسانيّت را كه آيين « توحيد » و « عدل » است از كارآيى و تحرّك آفرينى به دور مىدارد . و در نتيجه ، نفس پيامبران و اوصيا - عليهم السّلام - شهيد مىگردد . . بدين گونه به خوبى ديدگاه مؤلَّفان كتاب « الحياة » ، و همچنين اهداف دينى و انقلابى آنان آشكار مىگردد . اين مؤلَّفان موضوع « زعامت دينى » را از ديدگاه « فلسفهء سياسى » مطرح مىكنند . هيچ مذهب و مكتبى نمىتواند فلسفهء سياسى نداشته باشد ، و گر نه مذهب و مكتب نيست . اگر فلسفهء سياسى نداشته باشد ، و گر نه مذهب و مكتب نيست . اگر فلسفهء سياسى نباشد ، « حضور اجتماعى » تحقق نخواهد يافت . اگر حضور اجتماعى نباشد ، ارزشهاى مورد اعتقاد ضمانت اجرايى و قدرت دفاعى نخواهد داشت . بنا بر همين حكمت عميق و مجرّب ، مىنگريم كه در اسلام از نخستين روزهاى علنى شدت دعوت و نزول آيهء * ( وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الأَقْرَبِينَ ) * [2] ، فلسفهء سياسى نيز به همراه « فلسفهء اعتقادى و الهى » مطرح مىگردد ، و صورتى بس جدّى به خود مىگيرد . [3] بلكه بايد گفت در دين اسلام ( كه دينى انسانى و اجتماعى و انقلابى است ، و مبتنى بر دو اصل « توحيد » و « عدل » است ، و اقامهء عدل و اجراى قسط ركن ماهوى آن است كه بدون آن
[1] علاوه بر حكم عقل ، در احاديث بر استفاده از تجربه و اهميّت دادن به آن تأكيد بسيار شده است ؛ از جمله 20 حديث ، در فصل 21 ، از باب اوّل ( در جلد اوّل « الحياة » ) آمده است ، ملاحظه شود . [2] سورهء شعرا ( 26 ) : 214 . [3] براى ديدن اسناد اين واقعيّت تاريخى ، از طرق و مدارك عالمان اهل سنّت ، و تفصيل موضوع ، به جلد دوم « الغدير » مراجعه كنيد .
679
نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 679