نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 676
« انّى تارك فيكم الثّقلين : كتاب الله و عترتى » . كتاب همان تعليم و دعوت است ، و عترت همان تضمين براى روان شدن آن . پس مقصود از ولايت در اينجا رهبرى و حكومت دينى است ، كه متصدى آن در حيات پيامبر « ص » خود او بود ، و پس از وى اوصياى او متصدى آن شدند ، و اكنون علماى ربانى عهده دار آنند . [1] و اين همان فلسفهء سياسى در اسلام است . اسلام تنها دعوت و موعظه نيست ، بىآنكه به تأسيس حكومت و قرار دادن ضمانتى براى اجراى آن نينجامد ، بلكه برنامه اى جامع و عملى است كه به كار آموزش قوانين مىپردازد و براى دوام و استمرار و تضمين و اجرا شدن آنها تلاش مىكند . - پيامبر « ص » در « كشور اسلام » معلم اول و رئيس و حاكم فرمانروا از جانب خداى متعال است . و اين منصب جامع دو امر تعليم دادن و اجرا - كردن مقرّرات دينى ، پس از پيامبر به اوصياى او ، يكى پس از ديگرى ، انتقال پيدا مىكند ، تا جامعهء اسلامى از حاكم برحق داناى به همهء اسلام خالى نماند . پس اوصياى پيامبر مظاهر حكومت خدا بر زمين به - شمار مىروند ، و حكم الهى را كه در تاريخ به دست پيامبران روان شده بود ، استمرار مىبخشند . اين منصب همان است كه پس از اوصيا به علماى عملكنندهء به تعليمات اسلامى انتقال پيدا مىكند . و اين همان مفهومى است كه از آن با اصطلاح « ولايت فقيه » تعبير مىشود . [2] پس ولايت ثابت براى پيامبر و امامان ، پس از ولايت خدا ( * ( إِنَّما وَلِيُّكُمُ الله وَرَسُولُه ) * . . ) ، حكومت ظاهرى را نيز شامل مىشود - بلكه ممكن نيست كه آن را شامل نشود - و اين از ولايت كلى مطلق جدايى ناپذير است . بنا بر اين ، در نظامهاى اسلامى درست نيست كه هيچ كس ، جز پيامبر يا نايب پيامبر كه وصىّ است ، يا نايب وصى كه عالم ربّانى يگانهء در هر زمان است ، رياست و رهبرى مسلمانان را داشته باشد . و اين اصلى است كه به بانگ بلند از اهميت ضمانت اجرايى احكام الهى خبر مىدهد ، كه همان قدرت و حكومت است ، و نيز از
[1] رجوع شود به پايان باب هشتم : « يادآورى » . [2] رجوع شود به پايان باب هشتم : « يادآورى » .
676
نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 676