إسم الكتاب : الحياة ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 767)

در اين صورت هر كس كه مردمان را به پاره كردن زنجيرهاى بردگى و استثمار و متمسك شدن به دين و عمل كردن به راهنماييهاى آن دعوت مىكند ، ناگزير بايد موانع را از سر راه خويش دور كند . و اين كارى است كه جز با نيرو و قدرت امكانپذير نخواهد شد . بنا بر اين ، امت - ناگزير - به عالم عادل هوشيار حكيم سياسى زاهد مدبر شجاعى نيازمند است كه رهبرى و پيشوايى همه در تصرف او باشد . و بر اين پيشوا واجب است كه به نوبهء خود به ايجاد قدرت دينى و حكومت اسلامى قيام كند ؛ و مقدمهء اين كار ارشاد اجتماع و بيدار كردن افكار و تقويت قلوب و گسيل داشتن مبلغان و خطيبان به اطراف و اكناف كشور است و . . . سپس به انجام فريضه اى بايد بپردازد كه از پيامبران به ميراث برده است ، و آن اينكه كجيها را راست كند ، و آثار از ياد رفتهء دين را جانى تازه بخشد ، و حقايق قرآن را منتشر سازد ، و احكام اسلام را جارى كند ، و عدالت اجتماعى را برقرار دارد ، [1] و اصول مساوات را تقويت كند [2] ، و دست خائنان و كارگزاران بيگانگان را از كارها ببرد ، و براى بازگرداندن حقوق از دست رفتهء مستضعفان و ستمديدگان پشت و پناه ايشان باشد [3] ، و براى پراكندن آرمانهاى برتر مبارزه كند ، و به تصحيح آگاهيهاى مردم و پرورش افكار و تطهير زمان و تأييد حق در هر امر فردى و اجتماعى ، و پروردن نونهالان و جوانان با پرورش اسلامى ، و اداى ديگر وظايف لازم بپردازد ؛ كه اينها همه به گسترش حق ، و فهماندن دين ، و نشر سعادت ، و بهسازى زندگى ، و تضمين رحمت و عدالت و صلح مدد مىرساند .
در پايان اين بحث ، به كتاب مهمى اشاره مىكنيم ، كه از لحاظ مشتمل بودن بر فضاهاى زنده و راهنماييهاى هوشياركننده و آموزشهاى مايهء بيدارى و ايجاد فهم سياسى و خطدهيهاى استوار ، كمتر كتابى - در حوزهء فقاهت - مانند آن نوشته شده است ، و آن كتاب « ولايت فقيه يا

[1] . « و عدالت اجتماعى را برقرار دارد ، و اصول مساوات را تقويت كند و براى بازگرداندن حقوق از دست رفتهء مستضعفان و ستمديدگان پشت و پناه ايشان باشد » - اينها بخش عمده اى از هدفهاى حكومت دينى و استقرار « ولايت فقيه » است . آيات و احاديث دينى ، به طور كلى ، ناظر به همين امور است . بنا بر اين خوانندگان آگاه بايد توجه داشته باشند ، كه جانبدارى از اين موضوعات و بحث و تحقيق در بارهء آنها ، براى تحقق مقاصد دين و اصول اصلى است نه جز آن . و هر چه جز آن باشد ، يا جز آن بشود ، خارج از اين جهتگيرى و حمايت است . و تكليف شرعى و واجب علمى نيز جز اين نيست .
[2] . « و عدالت اجتماعى را برقرار دارد ، و اصول مساوات را تقويت كند و براى بازگرداندن حقوق از دست رفتهء مستضعفان و ستمديدگان پشت و پناه ايشان باشد » - اينها بخش عمده اى از هدفهاى حكومت دينى و استقرار « ولايت فقيه » است . آيات و احاديث دينى ، به طور كلى ، ناظر به همين امور است . بنا بر اين خوانندگان آگاه بايد توجه داشته باشند ، كه جانبدارى از اين موضوعات و بحث و تحقيق در بارهء آنها ، براى تحقق مقاصد دين و اصول اصلى است نه جز آن . و هر چه جز آن باشد ، يا جز آن بشود ، خارج از اين جهتگيرى و حمايت است . و تكليف شرعى و واجب علمى نيز جز اين نيست .
[3] . « و عدالت اجتماعى را برقرار دارد ، و اصول مساوات را تقويت كند و براى بازگرداندن حقوق از دست رفتهء مستضعفان و ستمديدگان پشت و پناه ايشان باشد » - اينها بخش عمده اى از هدفهاى حكومت دينى و استقرار « ولايت فقيه » است . آيات و احاديث دينى ، به طور كلى ، ناظر به همين امور است . بنا بر اين خوانندگان آگاه بايد توجه داشته باشند ، كه جانبدارى از اين موضوعات و بحث و تحقيق در بارهء آنها ، براى تحقق مقاصد دين و اصول اصلى است نه جز آن . و هر چه جز آن باشد ، يا جز آن بشود ، خارج از اين جهتگيرى و حمايت است . و تكليف شرعى و واجب علمى نيز جز اين نيست .

591