نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 592
حكومت اسلامى » است . امام خمينى ، در اين كتاب ( كه از درسهاى ايشان تحرير يافته است ) اصول و موضوعاتى را مطرح كردهاند كه اگر همانها عملى گردد ، گامى بزرگ در راه تحقق آرمانهاى خدايى برداشته شده است ، اينك برخى از آن اصول : 1 - تصفيهء حوزه هاى روحانيت . 2 - كنار گذاشتن خشكه مقدسان و كوته بينان و قطع كردن دست آنان از دخالت در كارها . 3 - از ميان بردن استبداد و خود رأيى و خودكامگى . 4 - از ميان بردن فقر در جامعه ( كه معلوم است اين كار جز با اجراى عدالت اجتماعى ميسور نيست و اگر عدالت اجرا نگردد از حد شعار نخواهد گذشت ) . 5 - گسترش دادن فقه ، و افزودن بخشهاى سياسى و اجتماعى و اقتصادى بر آن ، زيرا هنگامى كه خود ايشان مىفرمايند : « براى اينكه كمى معلوم شود فرق ميان اسلام و آنچه به عنوان اسلام معرفى مىشود تا چه حدّ است شما را توجه مىدهم به تفاوتى كه ميان قرآن و كتب حديث با رساله هاى عمليّه هست . قرآن و كتابهاى حديث - كه منابع احكام و دستورات اسلام است - با رساله هاى عمليّه كه توسط مجتهدين عصر و مراجع نوشته مىشود ، از لحاظ جامعيّت و اثرى كه در زندگانى اجتماعى مىتواند داشته باشد ، به كلى متفاوت است . نسبت اجتماعيات قرآن با آيات عبادى آن از نسبت صد به يك هم بيشتر است . . . » [1] ، از اين بيان به خوبى روشن مىشود كه فقه ما بايد چه راه دراز و عميق و پر مسئوليتى را بپيمايد ، تا فقهى پاسخگو ، جامع ، جامعه ساز ، عدالت پرور ، تحول آفرين ، انسانگرا و على پسند باشد ، تا - به صورت كامل - فقه جعفر بن محمّد صادق « ع » باشد ، كه شب هنگام بر بالين مستمندان و ناتوانان مىرفت ، و براى آنان نان و خوراك مىبرد ، و ميان فقير معتقد و نامعتقد فرق نمىگذاشت . [2]
[1] اين مطالب را - اكنون نيز - بر جاى گذاشتيم ليكن بايد بگوييم كه آنچه مايهء تأسفى عميق و دردى گران است اين است كه اين اصول و اين مسائل راهى به تحقّق يافتن نيافت . [2] « وسائل » 6 / 279 - 278 .
592
نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 592