نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 561
إسم الكتاب : الحياة ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 767)
كه در تاريخ گذشتگان ايشان تحقق يافته بود و لازم بود تا در ديگران نيز تحقق پيدا كند . از آن جهت كه سنت خدا است ، و سنت خدا تبديل نمىپذيرد ، [1] خاصه در اسلام ، كه با وفات پيامبر خاتم ، وحى بريده مىشود ، و پس از او ديگر پيامبرى نخواهد آمد . به همين جهت لازم بود كه - با وحى و امر خدا - كسى كه شايستگى ادامه دادن تكاليف رسالت را داشته باشد براى امت منصوب شود ، تا اجتماع اسلامى از سخنگويى كه از خدا و دينش سخن گويد خالى نماند و اين امرى است كه عقل به آن راهنمايى و شرع و فطرت به آن حكم مىكند . و به همين جهت پيامبر اكرم على را ، چونان علمى براى امت ، و ناطقى براى كتاب و سنت ، و ناشرى براى اسلام راستين قرار داد . در اين مرحله از تاريخ - تاريخ دين خدا بر روى زمين - عصر قانونگذارى و تشريع اسلامى پايان يافت ، و روزگار تفسير و تبيين آغاز شد ، و « نبوت » تمام شد ، و « امامت » جاى آن را گرفت . آنچه در آن هنگام برامت واجب بود عمل كردن به سفارشهاى صاحب شريعت بود ، تا على را به عنوان علم و امام خود قبول كنند ، و او را پس از وفات پيامبر - بنا بر وصيت خود پيامبر - امام و راهنماى خود بدانند . ولى كارها برعكس اين تكليف واجب جريان يافت ، و مسلمانان به دو گروه تقسيم شدند : امامى ( پيرو امام منصوب از سوى پيامبر ) و غير امامى . و از يك سو روزگار امامت و از سوى ديگر روزگار خلافت آغاز شد . و هر چه فاصله تا زمان وحى و زندگى پيامبر اسلام زيادتر شد ، اختلاف و دورى اين دو جريان از يك ديگر افزايش يافت ، و كار به جايى رسيد كه در خلافتهاى اسلامى امورى پيش آمد كه پيوندى با اسلام نداشت . . و چون كارها بدين گونه جريان پيدا كرد ، امر بر جانشينان راستين پيامبر و نگاهبانان واقعى اسلام دشوار شد ، چه دو امر مهم و عمده در برابر ايشان قرار گرفت : 1 - گستردن دين در ميان كسانى كه از آن ناآگاه بودند . 2 - حفظ دين در ميان كسانى كه به آن عمل نمىكردند . و آنان - با تحمل سختى و دشوارى و زحمت - به انجام دادن اين دو تكليف پرداختند و گرفتار مصيبتها و آلام شدند ، و با سختيها و بلاها