نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 405
لهم قسما من بيت مالك ، و قسما من غلَّات صوافى الاسلام في كلّ بلد ؛ فإنّ للاقصى منهم مثل الذى للأدنى - و كلّ قد استرعيت حقّه - فلا يشغلنّك عنهم بطر ! فإنّك لا تعذر بتضييع التافه لإحكامك الكثير المهمّ ؛ فلا تشخص همّك عنهم ، و لا تصعّر خدّك لهم . و تفقّد امور من لا يصل اليك منهم ممّن تقتحمه العيون ، و تحقره الرّجال ؛ ففرّغ لاولئك ثقتك من اهل الخشية و التّواضع ، فليرفع اليك امورهم ؛ ثمّ اعمل فيهم بالإعذار الى الله يوم تلقاه ، فإنّ هؤلاء من بين الرعيّة احوج الى الانصاف من غيرهم . و كلّ فأعذر الى الله في تأدية حقّه اليه . و تعهّد اهل اليتم و ذوى الرّقّة في السّنّ ممّن لا حيلة له ، و لا ينصب للمسألة نفسه . و ذلك على الولاة ثقيل . و الحقّ كلَّه ثقيل . و قد يخفّفه الله على اقوام طلبوا العاقبة ، فصبّروا أنفسهم ، و وثقوا بصدق موعود الله لهم [1] . ( 1 ) امام على « ع » : - در عهد نامهء اشترى . . خدا ! خدا ! در بارهء طبقهء پايين ، يعنى كسانى از درويشان و نيازمندان و بيچارگان و بيماران زمينگير كه هيچ حيله و تدبيرى ندارند . در اين طبقه كسانى هستند كه روى سؤال دارند و كسان ديگرى كه چنين نيستند . تو براى خدا حق ايشان را - كه پاسدارى از آن به تو سپرده شده است - حفظ كن ، و براى آنان بخشى از بيت المال خود را مخصوص گردان ، و در هر شهر قسمتى از درآمد املاك خالصه را به ايشان اختصاص بده ، زيرا كه دور افتادگان نيز همان حقى را دارند كه نزديكتران . و نگاهدارى حق همگان بر عهدهء تو نهاده است . پس مبادا سركشى حاصل از نفست تو را از حال ايشان غافل كند . و بدان كه مشغول بودن به كارهاى مهم فراوان عذر خواه تو از نپرداختن به كارهاى كوچك نيست . پس آنان را از توجه خود دور مدار و با كبر و خودپسندى از كنار آنان مگذر . و كسانى را از ايشان كه مردمان به ايشان نظر نمىكنند و حقيرشان مىدارند ، از نظر دور مدار . كسانى را از اهل تواضع و ترس از خدا مأمور كن تا احوال و امور ايشان را به اطلاع تو برسانند ، و سپس كارى كن كه روز رو به رو شدن با خدا عذر خواه