responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي    جلد : 2  صفحه : 390


( 1 ) امام حسن « ع » : از دايى خود ، هند بن ابى هالهء تميمى ، كه در خصوص اوصاف پيامبر اطلاع بسيار داشت ، خواستم كه در بارهء او با من سخن گويد ، او گفت : پيامبر با جلال و بزرگوار بود ، چهره اش همچون ماه شب چهارده مىدرخشيد . . چون آهنگ رفتن مىكرد يكباره به راه مىافتاد ، و در رفتن تعادل را نگاه مىداشت و با وقار گام برمىداشت . تند مىرفت ، و چون به پيش مىرفت چنان بود كه گويى از بلندى به زير مىافتد . و چون به جانبى توجه مىكرد با تمام بدن چنين مىكرد ؛ بيشتر به زمين نگاه مىكرد تا به آسمان ، و همهء نگاهش از روى ملاحظه و تأمل بود ؛ اصحاب را در راه رفتن بر خود مقدم مىداشت ، و با هر كس رو به رو مىشد نخست او سلام مىكرد .
امام حسن گويد : به هند بن ابى هاله گفتم : از چگونگى سخن گفتن پيامبر « ص » بگو ! گفت : پيامبر پيوسته حالت اندوهگين و متفكرانه داشت ، راحتى براى او نبود ، و جز در هنگام نيازمندى سخن نمىگفت ؛ سكوتى طولانى داشت ، و با گوشهء دهان سخن مىگفت ( همهء دهان را باز نمىكرد ) .
كلامش تمام و جامع بود و كاستى و فزونى نداشت ؛ نرم و ملايم بود ، نه خشك بود و نه بىهيبت . نعمت را هر اندازه كوچك بود بزرگ مىداشت ، و به نكوهش از آن نمىپرداخت ، و غذا را كه مىچشيد نه به مذمت آن مىپرداخت و نه به ستايش آن . دنيا و آنچه به آن وابسته بود او را به خشم نمىآورد . و چون به احقاق حقى مىپرداخت تا پيروز شدن حق چيزى نمىتوانست خشم او را فرونشاند . چون اشاره مىكرد به تمام كف دست اشاره مىكرد . . بيشتر خندهء او لبخند بود .
امام حسن گويد : پرسيدم : چگونه با مردم بر مىآمد ؟ گفت : زبانش را جز در آنچه به او مربوط مىشد نگاه مىداشت ، و مردمان را به خود جلب مىكرد ، نه اينكه كارى كند كه مايهء رميدن ايشان شود . . از يارانش دلجويى و احوالپرسى مىكرد ، و از مردمان در بارهء آنچه ميان ايشان مىگذشت مىپرسيد ، پس كار نيك را نيك مىشمرد و تشويق مىكرد ، و كار زشت را زشت معرفى مىكرد و به نكوهش مىپرداخت . برترين مردمان در نزد او كسانى بودند كه نيكخواه ديگران باشند ، و منزلت كسانى نزد او بيشتر بود كه بيشتر به يارى و غمخوارى ديگران مىپرداختند .

390

نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي    جلد : 2  صفحه : 390
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست