نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 1 صفحه : 766
تصورشان اين است كه جهان ، با ابعاد بىپايان و پهنه هاى بسيار وسيع خود ، به تصادف يا چيزى شبيه تصادف پيدا شده است ، و داراى هدفى و حكمتى نيست ؛ بنا بر اين ، نه آدمى وظيفه اى دارد ، و نه لازم است در يك همآوايى كلى با ديگر هستيها شركت جويد . هر كس با چنين نگرشى به عالم نگاه كند ، هيچ چيز را با شناخت حقيقى نمىشناسد ، نه زندگى را و نه انسان را و نه هستى را ، هر چند دانشمندى باشد در فيزيك يا رياضيات يا دانشهاى ديگر ، يا . . . و هر چند بر خود نشانهاى دانش و مدالهاى آزمايشگاهى آويخته باشد . و چون آدمى در زندگى و كارهاى خود از تصور هدفى بينياز نيست ، ممكن است هر كسى براى خود چيزى به نام هدف بيافريند ، كه هدف واقعى نيست ، و به همين جهت او را قانع نمىكند ، و آثار تأثير متقابل كه از هدف حقيقى ساخته است از آن برنمىآيد ، و بدين گونه ماهيت انسانى او باطل مىشود . اين است كه بايد انسان بكوشد تا به صورتى مثبت به هستى خود و جهان و زندگى و مرگ بنگرد ، و هدف آفرينش را به درستى دريابد و در پى آن روان گردد ( * ( وَإِلَى الله الْمَصِيرُ ) * ) . 5 - دستور دينى و تأثير ژرف آن : قوانين و مراعات كردن آنها و عمل كردن بر وفق آنها ، از مهمترين عوامل بهتر شدن و بهتر كردن و تكامل بخشيدن به اجتماعات بشرى است . و اين امر هنگامى تحققى راستين مىيابد كه مراعات قوانين ، برخاستهء از پذيرفتن قانون و پايبند بودن اعتقادى به آن باشد ، نه از بيم و هراس ؛ زيرا كه ترس ، به عمل كردن به قانون ، به صورت دقيق و همه جانبه ، نمىانجامد . و آشكار است كه رعايت مبتنى بر ايمان و برخاستهء از ژرفاى نفس ، تنها زمانى به وجود مىآيد كه قوانين ، دينى و الهى باشد ، و قانونگذار ، آفرينندهء انسان باشد و فرمانروا بر زندگى و مرگ او ، و داناى نهان و آشكار او ، و آگاه از كارهاى كوچك و بزرگ او . اهميت اين امر بسيار مهم ، در عملى شدن قوانين ، چيزى نيست كه بر كسى پوشيده باشد . اين را نيز اضافه كنيم كه قوانين دينى مبتنى بر دو جزا و پاداش ( و كيفر ) است ، يكى دنيوى و ديگرى اخروى . و انسان يكتاپرست مىداند كه دومى بزرگتر و مهمتر از اولى است ، هم در جهت پاداش و
766
نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 1 صفحه : 766