responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي    جلد : 1  صفحه : 652


در مقام جنگ با خدا در نياورى ، ( 1 ) كه تو را آن توان نيست كه كيفر خدايى را برتابى ، يا از گذشت و رحمت او بينياز باشى ! همچنين در اين مقام ، از بخشودن كسى پشيمان مشو ، و از كيفر دادن كسى شادى مكن ! و تا جاى گذشت است خشم مگير و چيزى مگوى ، و مگو كه من مقامى مسلَّطم ، فرمان مىدهم و بايد فرمان مرا ببرند ، كه پديد آمدن اين حالت در حاكم ، سبب در - آمدن تباهى به دل و فاسد گشتن دل است ، و باعث سست شدن دين است ، و قرار گرفتن در آستانهء سقوط و زوال . بنا بر اين هر گاه قدرت و شوكت در چشم تو سبب پيدا شدن تكبر و غرور شود ، به بزرگى سلطنت خدا نسبت به خود بينديش و به قدرت او بر تو كه از قدرت خود تو افزون است بنگر ، تا بدين وسيله از بلندپروازيت كاسته شود و تندى و تيزيت واافتد ، و خرد از دسترفته ات ( در نتيجهء خودبزرگبينى ) ، به تو ( در نتيجهء انديشه و تأمّل ) ، بازگردد . بنگريد ! در حاكميتهاى اسلامى بايد مضامين اين « دستورنامهء حكومتى » كه به « عهدنامهء مالك اشتر » معروف است همواره مورد توجه و اجرا باشد . در اين جمله ها كه نقل شد تعبيرى عجيب به كار رفته است :
( 2 ) « پس بنگر كه خود را در مقام جنگ با خدا در نياورى و لا تنصبنّ نفسك لحرب الله » . على « ع » ، سستگيرى كار مردم و مسامحه شعارى را در اين مقام ، براى حاكمان و مسئولان ، همچون به جنگ خدا رفتن دانسته است . آرى ، مردمان مخلوق خدايند و محبوب خدا ، و كسانى كه به نام دين و مقدسات به مقامى مىرسند به بركت مردم و اعتقادات مردم و مدد مردم و ايثارگرى و فداكارى مردم و شهداى مردم مىرسند ، به ويژه طبقات محروم مردم ؛ بنا بر اين ، كوتاهى در حق آنان و گرفتن حق آنان و سستگيرى در كار سامانبخشى به اوضاع نابسامان آنان ، و پشت كردن عملى به آنان ( هر چند اظهارات قولى باشد ) ، و نزديك گشتن به توانگران و متكاثران و مترفان و أشراف - دشمنان واقعى محرومان - همه و همه در حكم جنگ با خدا و مبارزه با خدا است . چون حكومت مصر كه از طرف حضرت على « ع » به مالك اشتر نخعى

652

نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي    جلد : 1  صفحه : 652
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست