نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 1 صفحه : 452
مىشويم ، از آن جهت كه شرك را آثارى مخالف با آثارى است كه از اعتقاد توحيدى بيان كرديم . شرك يا بيخدايى تصور آدمى را در بارهء انسان و جهان و اجتماع تباه مىكند ، و به فرو افتادن شخصيت انسان و به سست شدن اراده ، و به تهى شدن قلب از توجه به خدا و از داشتن نيت صاف و خالص ، و به ناچيز شدن پيوندهاى اجتماعى ، و به زياد شدن جهتها و جهتگيريها مىانجامد : « * ( تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ) * [1] آنان را جمع و فراهم آمده گمان مىبرى در صورتى كه دلهاى ايشان پراكنده است » ، « . . . * ( وَلا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ، مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكانُوا شِيَعاً ) * [2] از مشركان و از كسانى نباشيد كه در دين خود تفرقه ايجاد كردند و گروه گروه شدند » . و همين است كه جامعهء شرك اسير در دست هواهاى نفسانى و آرزوها مىشود ، و سرانجام محكوم به حكم اختلاف طبقاتى و تمايز نژادى مىگردد ، اگر چه ، در صورت ظاهر ، مردمان را به نامهايى فريبنده همچون آزادى و اشتراكى و امثال اينها بفريبد . بنا بر اين ، كندن ريشه هاى تجاوز و بهره كشى از اجتماع و رساندن انسان به حقها و خوشبختيهاى انسانى ، جز از طريق استقرار اعتقاد توحيدى خالص امكانپذير نخواهد شد . و به همين جهت مشاهده مىكنيم كه عقيدهء شرك - يا الحاد - در طول تاريخ ، وسيله اى براى ضديت با عقيدهء توحيد و از بين بردن آثار فردى و اجتماعى آن - كه مانعى بر سر راه برده كردن ديگران و بهره كشيدن است - بوده است ، « * ( وَجَعَلُوا لِلَّه أَنْداداً لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِه ) * [3] براى خدا شريكانى قرار دادند تا مردمان را از راه او باز دارند » . پس - بر حسب طبيعت امر - راه خدا ( و پيمودن آن ) راه عدالت و رحمت و حق است ، و راه شريكان خدا ( ديگر مسلكها و . . . ) - بر حسب طبيعت امر - راه تعدى و باقى نگاه داشتن آدمى در زير يوغ بندگى و فشار . 4 - ايمان به حكومت خدا و طرد طاغوت : در قرآن كريم آياتى از ايمان سخن مىگويد بعضى از اين آيات ايمان را تفسير مىكند و