نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 1 صفحه : 361
إسم الكتاب : الحياة ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 778)
از جملهء آنها حكايت ابراهيم خليل « ع » است . قوم ابراهيم بت مىپرستيدند . و به خاطر هيچ يك از اين قوم نمىگذشت كه بتها فقط صورتها و سنگهايى هستند كه مىتوان آنها را خرد و نابود كرد . بنا بر اين ، بايد نظر آنان ، به اين تصور نو و ناگهانى ( شكستن و خرد كردن بتها ) ، آهسته آهسته جلب شود . و اين جلب نظر آرام با دورانديشى و جد همراه باشد . از اين رو حضرت ابراهيم كار خود را با گفتن اين جمله آغاز كرد : * ( تَا لله لأَكِيدَنَّ أَصْنامَكُمْ ) * [1] به خداى سوگند كه من كار بتان شما را خواهم ساخت . . . » . نمونهء ديگر ، از طرز كار پيامبران در انتشار دادن فكر و شناخت ، حكايت رسولان عيساى مسيح « ع » است . حضرت عيسى ، دو رسول به انطاكيه روان كرد كه دعوت او را تبليغ كنند و زمينهء فكرى مردمان را براى پذيرفتن دين آماده سازند . سپس رسول سومى براى تقويت آنان و تكميل دعوت گسيل داشت . با آنكه دو رسول اول مورد تكذيب مردمان قرار گرفتند ، اين نتيجه از ايشان حاصل شد كه انديشهء دين را در جان مردم القا كردند و زمينه را براى پذيرفتن آن آماده ساختند ، و راهى را هموار كردند كه رسول و فرستادهء سوم همان را پيمود و به مقصود رسيد . در اينجا امر مهم ديگرى است كه بايد فكرها و نظرها - بويژه نظر عالمان دينى و مبلَّغان - را به آن متوجه سازيم ، و آن پراكندن انديشه و شناخت و اعتقاد ، از طريق عمل كردن به آن است ، چه زبان كردار گوياتر و كارگرتر از زبان گفتار است . علاوه بر اين ، انديشه و شناخت و تبليغى كه در عمل متجلى شود ، تأثيرى قاطع ، گسترده و ويژه دارد . گستردن انديشه و دعوت ( تبليغ ) ، از طريق عمل و اقدام ، از دو راه صورتپذير مىشود : يكى از طريق عمل فردى ، يعنى اينكه انسان عمل را از خود آغاز كند و خويشتن را بسازد ، و خود بر طبق آنچه مىگويد عمل كند ، و خويش را به صورت نمونه اى عملى براى چيزى كه ديگران را به آن مىخواند ، درآورد . طريق ديگر عمل اجتماعى است ، كه در آن ، زمينه هاى مناسب موجود در محيط را بازشناسى مىكنند و چنان تحول