نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 1 صفحه : 344
طباعه شيئا يضطرّه الى ذلك ، كان خليقا أن يتوانى عنه أحيانا ، بالتّثقّل و الكسل حتى ينحلّ بدنه فيهلك . . فانظر كيف جعل لكلّ واحد من هذه الأفعال التي بها قوام الانسان و صلاحه محرّك من نفس الطَّبع ، يحرّكه لذلك و يحدوه عليه . . [1] ( 1 ) امام صادق « ع » : اى مفضّل ! در كارهايى كه براى انسان قرار دادهاند ، يعنى خوردن و خوابيدن و همخوابگى كردن و آنچه در آنها تدبير شده است ، نيك بينديش ! براى هر يك از آنها در طبايع مردمان محرّكى آفريده شده كه مقتضى آن است و آدمى را براى انجام دادن آن برمىانگيزد . گرسنگى مستلزم خوردن است كه از آن زندگى و استوارى بدن تأمين مىشود . خستگى و خوابآلودگى مقتضى خفتن است كه با آن بدن آسايش پيدا مىكند و نيروها دوباره جمع مىشود . افزايش شهوت مقتضى جماع است كه دوام و بقاى نسل وابستهء به آن است . و اگر انسان چنان بود كه از راه شناخت نيازمندى بدن به خوراك به خوردن رو مىكرد ، و در طبع وى غريزه اى وجود نداشت كه او را به اين كار ناگزير كند ، احتمال آن بود [2] كه از سنگينى و كسالت گاه در اين كار چندان سستى كند كه تنش تحليل رود و هلاك شود . . . پس نيك بنگر ! كه چگونه خدا براى هر يك از اين افعال كه قوام و دوام انسان و مصلحت او در آنها است ، محرّكى از خود طبيعت قرار داده است تا او را به اين كار برانگيزد و به طرف آن بكشاند . . . جانور را نيز غريزه هايى است كه از آنها افعالى صادر مىشود ، و آن غريزه ها در گونه هاى مختلف جانوران متفاوت است ، و سبب شناخته شدن آنها از يك ديگر مىشود . خداى متعال براى هر يك از گونه هاى جانوران غريزه اى ويژه و طبيعتى خاص آفريده است كه با آن از ديگر
[1] « بحار » 3 / 79 - 78 . [2] يعنى : اگر برآوردن اين نياز از راه علم و نظر بود و محتاج به استدلال و اثبات ( مانند خوردن دوا ) ، نه از روى غريزه و طبع ، احتمال آن بود
344
نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 1 صفحه : 344