responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي    جلد : 1  صفحه : 148


است ! ( 1 ) روشنى و نور كه سبب گسترش و انبساط هر چيز است ، مايهء گرفتگى و انقباض اين حيوان مىشود ، و تاريكى مايهء قبض و گرفتگى ، سبب انبساط آن . بنگريد كه چگونه چشمهاى اين جانور براى گرفتن نور از خورشيد فروزان و راه بردن به جايى كه بايد برود ناتوان است ! و چگونه پرتو خورشيد اين جانور را از آن بازمىدارد تا در شكوه تابش آفتاب جولان كند و به پرواز درآيد . به محض آنكه نور خورشيد از افق سر برآرد ، شبپره در پناهگاه خود باقى مىماند و سراسر روز از بيرون رفتن در روشنى خوددارى مىكند ، و پلكها را بر هم مىنهد ، ليكن شب را براى خود همچون چراغى قرار مىدهد و راه خود را براى يافتن روزى در پرتو تاريكى مىيابد ، و چشم نور گريزش از آن همه تاريكى شب جز آسايش و بينايى چيزى احساس نمىكند ، و از اينكه در بحبوحهء تاريكى شب به راه خود برود هيچ غمى ندارد . و چون خورشيد پرده از رخ برگيرد ، و روز آشكار شود ، و پرتوهاى آفتاب به درون لانهء او درآيد ، چشم فرو مىبندد و از روزى - در تمام روز - به آنچه شب هنگام بهرهء او شده است قناعت مىورزد . منزّه است خدايى كه شب را براى اين حيوان چنان روز ، هنگام فراهمسازى معاش قرار داد ، و روز را مخصوص آرام و قرار او ساخت .
همچنين براى اين جانور بالهايى از گوشت فراهم آورد تا هنگام نيازمندى به پرواز با آنها بالا رود ، بالهايى كه همچون لاله هاى گوش است و پر و شاهپرى در آن ديده نمىشود ، جز اينكه جاهاى رگها در آن مشهود است ، اين بالها نه چندان نازك است كه شكافته شود ، و نه چندان ستبر كه بر جانور سنگينى كند . در آن هنگام كه به پرواز درمىآيد بچه اش نيز به او چسبيده است ، كه چون بالا رود با آن بالا مىرود و چون فرود آيد و قرار گيرد آن نيز قرار مىگيرد ، تا زمانى كه اندامها و اركان بدن اين بچه استوار نشده و بالهايش براى پرواز آمادگى پيدا نكرده و از يافتن راه زندگى و نگاهدارى خود چنان كه بايد آگاه نشده است ، اين پيوستگى به مادر را از دست نمىدهد . منزّه است آفرينندهء هر چيز كه بىداشتن نمونه اى كه از ديگرى بر جاى مانده باشد همهء چيزها را آفريننده است .

148

نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي    جلد : 1  صفحه : 148
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست