نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 53
* ( وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ ، وَإِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ ) * [1] خدا در آن هنگام به مؤمنان نعمت داد و بر آنان منت نهاد ، كه در ميان ايشان فرستاده اى از خودشان برانگيخت ، تا آيات او را بر ايشان فرو خواند و پيراسته شان سازد ، و به آنان كتاب و حكمت بياموزد ، هر چند از آن پيش در گمراهيى آشكار فرو بودند 8 * ( يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّه وَلِلرَّسُولِ ، إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ ) * . . [2] اى مؤمنان ! چون خدا و پيامبر شما را به آيينى فراخوانند كه سرچشمهء زندگى است بپذيريد . . . حديث 1 النبي « ص » : . . بالتّعليم أرسلت . [3] پيامبر « ص » : مرا فرستادهاند تا معلَّم باشم . 2 عيسى المسيح « ع » : بحقّ أقول لكم : ما ذا يغني عن الجسد اذا كان ظاهره صحيحا و باطنه فاسدا ؟ و ما تغني عنكم اجسادكم اذا أعجبتكم و قد فسدت قلوبكم ؟ و ما يغني عنكم ان تنقّوا جلودكم و قلوبكم دنسة ؟ . [4] عيسى « ع » : به حق به شما مىگويم : اگر ظاهر بدن درست و باطن آن تباه شد ، به چه كار مىخورد ؟ اگر ظاهر بدن شما خوشايند باشد ، ولى دلهاى شما