نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم ( فارسي ) نویسنده : السيد الطباطبائي جلد : 1 صفحه : 201
إسم الكتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 204)
شد پس ناچار به يكى از دو طرف قضيه موضوع محمول بر مىگردد و طرف قضيه نيز از آن راه كه مفرد بى حكم است خطا بر نمىدارد پس ناچار بحسب تحليل همين مفرد بيك قضيه ديگر منحل است كه حكم در قضيه تحليلى با حكمى كه در قضيه مفروضه داريم موافق نبوده و بمورد وى قابل انطباق نيست و گر نه در اصل قضيه بجز موضوع و محمول و حكم نبوده و چنان كه روشن كرديم هيچكدام از اين اجزاء قابل خطا نيست و فرضا هر چه با تحليل پيش برويم باز موضوع و محمول و حكم پيش خواهد آمد كه خطا بردار نيستند . مثلا اگر گفتيم دزد به خانه آمد و فرضا اين سخن خطا بود چنان كه گفته شد اين خطا به يكى از دو طرف قضيه يا به هر دو بايد برگردد نه به حكم يا كسى به خانه آمده ولى مثلا برادرمان بوده نه دزد و ما خطا نموده و دزد را بجاى برادر گذاشتهايم و يا راستى دزد بوده ولى به خانه نيامده بلكه از دم در گذشته و ما پنداشتهايم كه به درون خانه آمد و از اين روى آمد را بجاى از دم در گذشت گذاشتيم يا از هر دو جهت اشتباه كرديم و در نتيجه يا غير موضوع را بجاى موضوع گذاشتهايم يا غير محمول را بجاى محمول يا هر دو كار را كردهايم . در صورتى كه غير موضوع را بجاى موضوع گذاشته باشيم ناچار ميان غير موضوع و موضوع مفروض يك رابطه و يگانگى ديدهايم كه حكم به يكى بودن آنها نموده و اين را آن پنداشتهايم مثلا در مثال بالا ما دزد را با قدى بلند و سرى پر مو و لباسى مشكى شناخته بوديم و برادر را نيز با همين اوصاف به همراهى مشخصات ديگر تشخيص داده بوديم و در موقعى كه گفتيم دزد به خانه آمد از كسى كه وارد خانه شده جز اوصاف مشتركه چيزى مشاهده نكرديم علاوه شب نيز بود و درب خانه نيز بى صدا باز شد و اين
201
نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم ( فارسي ) نویسنده : السيد الطباطبائي جلد : 1 صفحه : 201