responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : أساس الإقتباس ( فارسي ) نویسنده : خواجه نصير الدين الطوسي    جلد : 1  صفحه : 89


و ابو نصر فارابى كه او را معلم ثانى خوانند همچنين گفته است و اين اصطلاح خلاف تعارف و تداول اهل لغت و علوم است چه بر آن تقدير لازم آيد كه چون گويند انسان نطفه و علقه كه صورت انسانيت در ايشان به قوت است در اين لفظ داخل باشد و چون گويند تخت چوبى را كه از او تخت آيد در اين اطلاق آورده باشند و اين خلاف متعارف است بل متعارف و متداول آنست كه چون گويند تخت هر چه تخت بالفعل بوده باشد و هست و خواهد بود و اگر همه يك لحظه باشد در او داخل باشد به شرط آنك بالفعل تخت باشد مگر در موضعى كه لفظى باشتراك بر مفهومى اطلاق كنند گاه از آن روى كه بالفعل بود و گاه از آن روى كه بالقوه بود چنانك كاتب گويند كسى را كه كتابت مىكند و كسى را كه كتابت داند و نكند در اين موضع بايد كه معلوم بود كه بكدام معنى اطلاق مىكنند چنانك بعد از اين گفته شود و ببايد دانست كه ايجاب استدعاء وجود موضوع كند بخلاف سلب و بيانش آنست كه حكم در اصل جز بر چيزى ثابت و متقرر در ذهن صورت نبندد و خواه آن حكم بايجاب باشد و خواه بسلب پس موضوع قضايا بايد كه در ذهن متصور و متمثل بود و همچنين محمول اما ايجاب از آن روى كه مقتضى وجود چيزى چيزى راست اين قدر ثبوت ذهنى در موضوع موجبه كافى نباشد بل بايد كه موجود بود بوجهى از وجوه چه هر چه او را چيزى موجود باشد بايد كه در اصل موجود باشد تا بعد از آن او را چيزى موجود تواند بود و آنچه نبود او را نتوان گفت چيزى در او موجود است مانند زيدى كه نبود نتوان گفت كه زنده است يا بينا است يا او را صفتى است و سلب اقتضاء اين معنى نكند مثلا زيدى كه نبود توان گفت كه زنده نيست و بينا نيست و چون اين معنى مقرر شد گوئيم وجود يا در عقل بود يا در خارج عقل و يا هميشه بود و يا در

89

نام کتاب : أساس الإقتباس ( فارسي ) نویسنده : خواجه نصير الدين الطوسي    جلد : 1  صفحه : 89
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست