responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : أساس الإقتباس ( فارسي ) نویسنده : خواجه نصير الدين الطوسي    جلد : 1  صفحه : 441


پس واقع نيستند در حد كل چه انسان از آن روى كه انسانست اصبع جزو او نبود و در تصورش به تصور اصبع حاجت نبود مگر كه به انسان شخصى كامل الاجزاء خواهند و بر آن تقدير چون اعتبار كمال اجزاء شخص كرده باشند اصبع او را جزو ذاتى بود چه در تصور انسان باعتبار كمال شخص به تصور جملگى اجزاء شخص احتياج افتد و اين انسان نه انسان اول است كه اعتبار ماهيت نوع بيش نكرده باشند اما در حد اصبع چاره نبود از ذكر انسان بان معنى چه اصبع جزو جسم انسان نه بسبب ماده تنهاست بل بسبب لحوق انسانيت است آن ماده را و بر اين قياس در ديگر صورتها و بعد از تقرير اين مباحث گوئيم از فصول گذشته معلوم شد كه حدى است بحسب اسم و حدى است بحسب ذات تام و حدى ديگر ناقص و حدى مشارك برهان تام و حدى ناقص از مبدا برهان و حدى ديگر هم ناقص از كمال برهان و همچنين حدى مساوى محدود و حدى كمتر از محدود و حدى بيشتر از محدود و اين جمله در معنى حد متساوى نيستند بل بعضى از بعضى به اين معنى اولى است پس وقوع حد بر اين جمله بتشكيك باشد و حد بحقيقت آن بود كه مساوى محدود بود در معنى و خواجه ابو على سينا در صعوبت تحديد اعيان موجودات مبالغتى عظيم كرده است و گفته ايراد جنس قريب و فصل ذاتى مقوم اولى بى آنك فصلى مقسم جنس باشد يا مقوم نوع در طول و عرض اهمال كرده باشد يا عرضى بجاى فصلى ايراد كرده بغايت دشوار باشد و بعضى اهل صناعت اين سخن بر او رد كرده اند و در سهولت تحديد مبالغه كرده و گفته حد بحسب اسم باشد و اسم بحسب تصور واضع و فهم مستمع و حق آنست كه اگر حد حقيقى تام خواهند كه مطابق محدود بود بالذات و فى نفس الامر بى زيادت و نقصان حال بر اين جمله بود كه ابو على گفته است و اگر تعريف خواهند بحسب تصور

441

نام کتاب : أساس الإقتباس ( فارسي ) نویسنده : خواجه نصير الدين الطوسي    جلد : 1  صفحه : 441
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست