responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : أساس الإقتباس ( فارسي ) نویسنده : خواجه نصير الدين الطوسي    جلد : 1  صفحه : 387


موضوع تنها جزوى بود و معلم اول گفته است بسيار باشد كه ما حكمى كلى اولى كنيم و پندارند جزوى است و بسيار بود كه حكمى جزوى كنيم و پندارند كلى است مثلا در صورت اول گوئيم شمس در فلك خويش چنين حركت كند و قمر چنين و زمين در ميان اجرام است و اين احكام اگر چه پندارند شخصى است اما بحقيقت همه كلى اولى است چه كلى مفرد چنانك گفته ايم طبيعى مفرد بود كه در وجود مقارن كثرت يا امكان كثرت يا امتناع كثرت باشد و اين هر سه اعتبار مختلف زايد بود بر نفس تصور او تنها از آن روى كه مانع شركت نبود بل قابل شركت و لا شركت بود و موضوع قضيه كلى آن امر مشترك بود ميان اين هر سه كه معروض معنى سور باشد چنانك گفته ايم پس حكمى كه بر شمس كنيم بر طبيعت شمس كرده باشيم به اين اعتبار تا مقول بود نه بر اين شمس محسوس و چون چنين بود كلى اولى بود و اگر حكمى كنيم بر اين شمس آن حكم نه كلى بود و نه اولى و نه مقول و اما آنك در وجود يك شمس بيش نيست مانع حكم نباشد بر طبيعت مذكور و اگر چه مقتضى ظن بود بجزويت حكم و صورت دوم دو گونه بود يكى آنك به ظاهر مخالف صورت اول نمايد در دو چيز يكى آنك حكم پندارند كه در صورت اول مقول على الكل نيست و در اين صورت مقول على الكل است و ديگر آنك پندارند كه در صورت اول اولى نيست و در اين صورت اولى است و بحقيقت هم مخالف صورت اول باشد اما هر دو حكم بر عكس بود در هر دو صورت مثالش گوئيم هر دو خط كه خطى بر آن افتد چنانك دو زاويه داخله در يك جهت دو قائمه باشد آن دو خط متوازى بود چه اين حكم بر يكيك شخص است و در همه زمانها پس مقول على الكل و اولى مىنمايد و نه چنان است بسبب آنك اگر دو

387

نام کتاب : أساس الإقتباس ( فارسي ) نویسنده : خواجه نصير الدين الطوسي    جلد : 1  صفحه : 387
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست