responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ولايت فقيه ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني    جلد : 1  صفحه : 67

إسم الكتاب : ولايت فقيه ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 157)


در مفهوم روايت اين كه مىفرمايد : « مؤمنان فقيه دژهاى اسلاماند » در حقيقت فقها را موظف و مأمور مىكند كه نگهبان باشند ، و از عقايد و احكام و نظامات اسلام نگهبانى كنند . بديهى است اين فرمايش امام به هيچ وجه جنبهء تشريفات ندارد . مثل تعارفاتى نيست كه به هم مىكنيم . من به شما « شريعتمدار » مىگويم ، و شما به من « شريعتمدار » مىگوييد ! يا مثل اين كه پشت پاكت به هم مىنويسيم : حضرت مستطاب حجة الاسلام . اگر فقيه كنج منزل بنشيند و در هيچ امرى از امور دخالت نكند ، نه قوانين اسلام را حفظ كند ، نه احكام اسلام را نشر دهد ، نه دخالت در امور اجتماعى مسلمانان كند ، و نه اهتمام به امور مسلمين داشته باشد ، به او « حصن الاسلام » گفته مىشود ؟ او حافظ اسلام است ؟ اگر رئيس حكومتى به صاحب منصب يا سردارى بگويد : برو فلان ناحيه را حفظ كن و حافظ آن ناحيه باش . وظيفهء نگهبانى او اجازه مىدهد كه برود خانه بخوابد تا دشمن بيايد آن ناحيه را از بين ببرد ؟ يا به هر نحوى كه مىتواند بايد در حفظ آن ناحيه جديت كند ؟ اگر بگوييد كه ما بعضى احكام اسلام را حفظ مىكنيم ، من از شما سؤال مىكنم : آيا حدود را جارى و قانون جزاى اسلام را اجرا مىكنيد ؟ نه . شكافى در اينجا ايجاد گرديد . و در هنگامى كه شما وظيفهء نگهبانى داشتيد ، قسمتى از ديوار خراب شد . مرزهاى مسلمين و تماميت ارضى وطن اسلامى را حفظ مىكنيد ؟ نه ، كار ما دعا گويى است ! قسمت ديگر ديوار هم فرو ريخت . شما از ثروتمندان حقوق فقرا را مىگيريد و به آنان مىرسانيد ؟ چون وظيفهء اسلامى شما اين است كه بگيريد و به ديگران بدهيد . نه ، اينها مربوط به ما نيست . ان شاء الله ديگران مىآيند انجام مىدهند ! ديوار ديگر هم خراب شد . شما مانديد مثل شاه سلطان حسين و اصفهان ! [1] اين چه « حصنى » است كه هر گوشه‌اى را به آقاى « حصن الاسلام » عرضه بداريم عذر خواهى مىكند ! آيا معنى « حصن » همين است ؟
اين كه فرموده‌اند « فقها حصون اسلامند » يعنى مكلفند اسلام را حفظ كنند و زمينه‌اى را



[1] مقصود حسين اول ، فرزند سليمان اول ( 1135 ه . ق . ) آخرين پادشاه سلسلهء صفويه است كه شاهى نالايق و بىكفايت بود . وى در 1105 به سلطنت رسيد . در زمان او محمود افغان به اصفهان لشكر كشيد . سلطان حسين به اميد آن كه وى از اصفهان صرف نظر كند فرحآباد و جلفا را به او تسليم كرد . اما محمود به اصفهان بىدفاع حمله آورد و آن را تصرف كرد و سلطان بىتدبير را به قتل رساند .

67

نام کتاب : ولايت فقيه ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني    جلد : 1  صفحه : 67
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست