نداند بلكه أو را بهتر از خود داند و هر گاه معلم مطلع باشد بر آفات اعمال هميشه در مقام اصلاح نفس و تصحيح نيّت است و هميشه خود را بد مىداند و اعمال خود را خوب نمىداند خصوصا هر گاه متعلَّم صالح و متقى باشد و ادراكي داشته باشد البتة حق سبحانه و تعالى بر زبان أو جارى مىسازد حقرا و اگر بر زبان معلَّم جارى شود نيز به بركت اوست و اين معنى مجرّبست پس عالم للَّه متعلَّم را معلَّم خود مىداند و با أو بنحو متعلَّم سر مىكند و آداب عالم و متعلَّم در شرح صحيفة كامله استيفا شده است به تأييد الله و تعالى < صفحة فارغة > [ حق همسر ] < / صفحة فارغة > ( و امّا حقّ الزّوجة فان تعلم انّ الله عزّ و جلّ جعلها لك سكنا و أنسا فتعلم انّ ذلك نعمة من الله عزّ و جلّ عليك فتكرمها و ترفق بها و ان كان حقّك عليها أوجب فانّ لها عليك ان ترحمها لأنّها أسيرك و تطعمها و تكسوها و إذا جهلت عفوت عنها ) ( 1 ) و اما حق زن بر شوهر آنست كه بدانى كه حق سبحانه و تعالى زن را آفريده است كه تو به آن قرار گيرى و انس تو باشد تا سبب بقاى تو باشد ابدا به آن كه به اعمال قبيحة نيفتى و أكثر خدمات ترا به جا آورد و فرزندان صالح به همرسند و نام ترا زنده دارند و از جهة تو استغفار كنند بعد از تو ، پس بايد كه بدانى كه اين نعمتي است بزرگ كه حق سبحانه و تعالى انعام فرموده است بر تو پس بايد كه أو را گرامى دارى و با أو رفق و مدارا كنى اگر از أو ناداني صادر شد و اگر چه حق تو بر أو عظيمتر است از حق أو بر تو و ليكن بر تو واجب است كه بر أو رحم كنى زيرا كه بمنزله أسير تست و تا زنده است در خانه تست و به جايى نمىتواند رفت و از ديگرى منتفع نمىتواند شد و بايد كه خوراك أو را بدهى و پوشش أو را بنحو متعارف أو به أو رسانى و اگر از روى

770