كرده‌اند كه حضرت سيد المرسلين صلى الله عليه و آله فرمودند كه « انا مدينة العلم ، و علىّ بابها ) * و شكى نيست كه حضرت سيد المرسلين صلى الله عليه و آله نمىدانستند مزخرفات فخر رازي را چون أنبيا عالمند به علوم حقه ، و باطل را مىدانستند كه باطل است و در هيچ جا به اين مصطلحات علم رياضى و هندسه نفرمودند ، و افتخار فخر رازي به أمثال اينهاست .
با آن كه أبو بكرى كه پيشواى اوست يهود و نصارى مكرر آمدند بعد از وفات حضرت سيد المرسلين « صلى الله عليه و آله » و أول چيزى كه از أبو بكر پرسيدند اين بود كه خدا در كجاست أبو بكر گفت بالاى عرش است و أمثال اين جوابها آن چه را جواب گفت و باقي را گفت نمىدانم ، تا آن كه سلمان رضي الله عنه ايشان را به خدمت حضرت أمير المؤمنين صلوات الله عليه برد و حضرت جوابها فرمودند و ايشان مسلمان شدند و كدام خارجي شك كرده است در اعلميت علي بن أبي طالب صلوات الله عليه و در جميع كمالات آن حضرت .
چنان كه در كتب فخر و ساير عامه همه مىگويند كه كسى شك ندارد در افضليت على صلوات الله عليه من حيث الكمالات العملية و العلميّه حرفى كه هست اينست كه اين كمالات دلالت بر كثرت ثواب ندارد چون حسن و قبح عقلي نيست ممكن است كه على صلوات الله عليه با ساير أنبياء و أوصيا با همه كمالات ثواب نداشته باشند و أبو بكر و ساير كفار ممكن است كه بر أنبياء و أوصيا در بهشت مقدّم باشند چنان كه در كتب كلاميه فخر و عضدي و تفتازانى و مير سيد شريف و قوشچى مذكور است .
حاصل آن كه حق سبحانه و تعالى در آية تطهير بيان عصمت أهل بيت صلوات الله عليهم فرموده است و حضرت صلوات الله عليه وصف ايشان

716