از حق سبحانه و تعالى به حضرت سيد المرسلين صلى الله عليه و آله رسيده بود و دست بدست بهر يك از ايشان رسيده بود و ظاهرا ضمير عدده از قلم أكثر نساخ افتاده است و مىبايد اگر چه ممكن است كه تنوين بدل از مضاف اليه باشد ( و سأله سعيد الأعرج عن الطَّواف أيكتفي الرّجل بإحصاء صاحبه قال نعم ) ( 1 ) و منقولست در موثق كالصحيح و در صحيح از سعيد كه گفت سؤال كردم از حضرت امام جعفر صادق صلوات الله عليه از طواف كه آيا اكتفا مىكند شخصي به شمردن مصاحبش حضرت فرمودند كه بلى مىبايد كه آن شخص عادل ثقة باشد و دور نيست كه ثقة كافى باشد و محتمل است كه اعتماد بر مؤمن مجهول الحال توان كرد چنان كه ظاهر اخبار است و ظاهر اين دو خبر در آنست كه اگر يكى شك كند و ديگرى . يقين داشته باشد صاحب شك رجوع به صاحب يقين مىكند مثل نماز جماعت و اگر هر دو شك كنند باطل است و اگر هر دو جزم داشته باشند هر يك به جزم خود عمل مىكنند چنان كه ظاهر حسن كالصحيح صفوانست ( و روى صفوان عن يزيد بن خليفة قال رآني أبو عبد الله صلوات الله عليه أطوف حول الكعبة و علىّ برطلَّة فقال بعد ذلك تطوف حول الكعبة و عليك برطلَّة لا تلبسها حول الكعبة فانّها من زىّ اليهود ) ( 2 ) و كالصحيح منقولست از يزيد كه حضرت امام جعفر صادق صلوات الله عليه مرا ديدند در دور كعبه كه طواف مىكردم و برطلَّه كه كلاهى بوده است دراز بر سر داشتم پس حضرت بعد از آن فرمودند كه طواف مىكنى بر دور كعبه و برطله بر سر مىگذارى ديگر آن را در حال طواف بر سر

48