responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 7  صفحه : 603


كه بوى خوش داشته باشد محمد بن أبي عمير گفت كه بو مكن و مخور ، و در بعضي از نسخ موافق كافى كه تأكله است اين معنى دارد كه مىتوانى خورد اين ميوها را در وقت خوردن بيني را مىگيرى كه بوى آن را نشنوى ابن أبي عمير اين را گفت و بعنوان روايت نقل نكرده و نقل صدوق به سبب اينست كه بحسب دأب قدما ممكن نيست كه از پيش خود چيزى بگويند خصوصا بر سبيل جزم و فتوى تا از أئمة معصومين صلوات الله عليهم نشنيده باشند ، و مؤيد سماع آن كه در صحيح منقولست از ابن أبي عمير كه بعضي از مشايخ من گفتند كه سؤال كردم از حضرت امام جعفر صادق صلوات الله عليه از سيب و نارنج و ترنج و ميوه سدر و هر ميوه كه خوشبو باشد مانند به و ليمو حضرت فرمودند كه دست مىگيرد بر بيني و مىخورد و ظاهرا بر سبيل استحباب باشد چنانكه منقولست در موثق از عمار كه گفت سؤال كردم از آن حضرت صلوات الله عليه كه آيا محرم نارنج و ترنج مىتواند خورد فرمودند كه بلى عرض نمودم كه بوى خوش دارند فرمودند كه خوردنى است بوييدنى نيست اگر چه ممكن است كه جايز باشد خوردن و نتوان بو كردن .
< صفحة فارغة > [ استظلال ] < / صفحة فارغة > ( و روى عن عبد الله بن المغيرة قال قلت لأبي الحسن الاوّل صلوات الله عليه اظلَّل و انا محرم قال لا قلت فاظلَّل و اكفّر قال لا قلت فان مرضت قال ظلَّل و كفّر ثمّ قال اما علمت انّ رسول الله صلَّى الله عليه و آله قال ما من حاجّ يضحى ملبّيا حتّى تغيب الشّمس الَّا غابت ذنوبه معها . ) ( 1 ) منقولست به أسانيد صحيحه و حسنه كالصحيحه كه عبد الله گفت عرض نمودم به حضرت امام موسى كاظم صلوات الله عليه كه آيا سايه بر سر مىتوانم انداخت بعنوان چتر يا كجاوه و تخت روان در حالتي كه محرم باشم

603

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 7  صفحه : 603
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست