نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 6 صفحه : 20
را بر كيل اطلاق مىكنند و بر زمينى كه مقدار ان تخم افكن باشد نيز مىكنند و آن چه الحال شايع است يازده من تبريز كيل جريب است و زمين هزار و شصت ذرع كه دو هزار و صد و بيست زرع شرعى باشد كه تخمينا تخم افكن جريب كيل است و بر زمين اطلاق مىكنند در اين بلاد و در جرپادقان و كمره بر كيل اطلاق مىكنند و آن چه نزد لغويّين بيشتر اطلاق مىكنند كيل است و ظاهرا اين مقدارى كه حضرت از ايشان مىگرفتهاند بنحو قباله بر ايشان مقرر فرموده بودند چنانكه در ابواب بيع خواهد آمد . و احاديث صحيحه كه چون فتح قلاع خيبر شد حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله زمين را به ايشان گذاشتند و مقرر فرمودند كه بعنوان مزارعه بالمناصفه زراعت كنند و بعد از آن كه حاصل به همرسد حاصل را خرص نمايند پس اگر صد هزار من آمده باشد يهود پنجاه هزار من بدهند و اگر ايشان مضايقه نمايند حاصل را مسلمانان ضبط نمايند و پنجاه هزار من از دست به ايشان دهند همه گفتند كه اين عين عدالتست است و به سبب عدالت آسمان و زمين بر پاست و بر هر جريبى كه وسط آمده باشد يك درهم قرار بدهم و آن چه تنگ آمده باشد دو ثلث درهم قرار بدهم و بر هر جريب باغ انگور ده درهم قرار دهم و بر يك جريب خرما نيز ده درهم مقرر سازند و باغاتى كه درختان ديگر داشته باشد با درخت خرما نيز جريبى ده درهم مقرر سازم و امر كردند مرا كه درختان خرمائى كه جدا افتاده باشد از دهات كه غالب اوقات از جهة راه گذريان مىكارند زكات آن را نگيرم و از جهة راه گذريان بگذارم و امر فرمودند مرا كه جزيه سر را چنين بگيرم كه بر بزرگان مجوس كه بر يابو سوار شوند به نحوى كه مقرر است كه از يك طرف پاها را بياويزند و بر اسب عربى سوار نشوند و
20
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 6 صفحه : 20