نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 5 صفحه : 569
به خدمت حضرت امام حسن آمد واقعه را عرض نمود حضرت فرمودند كه ايشان درفش كاويانى را بر علم خود بستهاند و آن دامن پوستى آهنگران بود كه كاوه پيش دامن مىزد و آهنگرى مىكرد و چون ضحاك ظلم او به نهايت رسيد و ده پسر كاوه را كشته بود كاوه صد در صدى كشيد بر درفش به تعليم يكى از علماى ايشان و آن درفش را بر علم بست و خروج كرد و مردم چون از ظلم ضحاك به تنگ آمده بودند با او همراهى كردند و بر ضحاك غالب شد و پادشاهان عجم هر يك كه مىآمدند هر جوهر نفيسى كه بدست ايشان مىآمد در آن درفش جا مىدادند و بر علم مىبستند الحال بر علم ايشان بسته است شما اين دعا را بر علم بنديد و حضرت بدست مبارك خود دعايى نوشتند و مشهور ميان اصحاب عدد آنست كه حضرت صد و بيست در صد و بيست كشيدند و من آن چه از مشايخ شنيده ام دعاست روز ديگر بستند و فتح واقع شد . و از آن جمله آن كه حضرت امام حسن صلوات الله عليه داخل صفاهان شدند و در مسجد لنبان نماز كردند و در حمامى كه محاذى در مسجد جامع عتيق است كه مسمى است به در پيزر بافان در آن حمام غسل فرمودند و مشهور بود آن حمام به حمام آن حضرت ، و جدم نشان داد آن حمام را بمن در طفوليت و گفت اينست حمام آن حضرت صلوات الله عليه و خراب بود و بعد از آن به جاى آن كاروانسرائى ساخته شد و ديگر خصوصيات بسيار نقل كردهاند . غرض آن كه همه بلاد حكم مفتوح العنوه دارد و ليكن آن چه بنده يافته ام آنست كه حضرت امير المؤمنين صلوات الله عليه راضى بودهاند به اصل فتحها و اين را بهتر مىدانستند كه در دست مسلمانان باشد پس يا رخصت فرمودهاند يا تنفيذ فرمودهاند و آن حضرت صلوات الله عليه وقتى كه به كوفه آمدند والى به اطراف و جوانب فرستادند . و شيخ طوسى رحمه الله در كتاب رجال ذكر كرده است كه حضرت
569
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 5 صفحه : 569