responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 5  صفحه : 496


بعد الرّباعيّة و سمّى سديسا فاذا دخل فى التّاسعة فطرنا به و سمّى بازلا فاذا دخل فى العاشرة فهو مخلف و ليس له بعد هذا اسم و الاسنان الَّتى تؤخذ فى الصّدقة من ابن مخاض إلى الجذع ) ( 1 ) مصنف اين كتاب مىگويد تا توهم نشود كه حديثست يعنى از قول اوست كه از كلام اهل لغت يا به قراين دانسته است كه سالهاى شتر از روزى كه از مادر متولد مىشود تا يك سال آن را تمام شود حوارش مىگويند بضم حاء مهمله و گاه هست كه كسر مىدهند و چون داخل مىشود در سال دويم نر را ابن مخاض مىگويند و ماده را بنت مخاض يعنى بچه شتر حامله چون يك سال كه شير مىدهد حامله نمىشود و در اين سال آن حامله است و بچه اش چرا مىكند پس چون دو سالش تمام مىشود و در سال سيم داخل مىشود ، نر را ابن لبون مىگويند و ماده را بنت لبون يعنى بچه شتر شير ده چون مادرش زاييده است و بچه را شير مىدهد غالبا پس چون سه تمام مىشود و داخل مىشود در سال چهارم نر را حق مىگويند و ماده را حقه بكسر مهمله و تشديد قاف چون مستحق اين شده است كه آن را بار كنند و مستحق جستن و بران جستن شده است پس چون داخل مىشود در سال پنجم آن را جذع مىنامند محركه يعنى مىجهد يا دندان مىاندازد و چون در سال ششم داخل مىشود و آن را ثنى مىگويند زيرا كه دو دندان ثنايا را كه پيش است و در ميان دندانهاست مىاندازد و چون در سال هفتم داخل مىشود رباعيه كه از طرفين بعد از دو دندان ثنايا است مىاندازد و باين اعتبار رباعش مىگويند و چون در سال هشتم داخل مىشود دندان بعد از رباعيه را از طرفين مىاندازد و سديس مىنامندش و چون در سال نهم داخل مىشود نيش را مىشكافد و آن را بازلش مىنامند و چون در سال دهم داخل مىشود مخلفش مىنامند و بعد ازين نام جدائى ندارد و سالهايى كه در زكات مىگيرند از بنت مخاض است تا جذع و ذكر باقى آن در اينجا استطرادى است .

496

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 5  صفحه : 496
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست