responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 5  صفحه : 429


قرض كنند و ندهند پس اگر كسى قرض خود را مؤدى سازد مدح است ، اما چنين مدحى است كه فلانى دزد نيست و در واقع چنين مدحى به مذمت اقرب است .
و هم چنين در زكات چون اكثر عالميان دزدى از فقراء مىكنند و حقوق ايشان را نمىدهند پس اگر مدح كنند بر دادن زكات واجب معنى آن اينست كه مال فقراء را نمىدزد پس نهايت حماقت باشد كه شخصى ريا كند در واجبات بلكه در مندوبات نيز زيرا كه كار اين كس با حق سبحانه و تعالى است اگر شهرت و اعتبار خواهد بايد كه ترك شهرت كند تا شهرت كند و اين معنى اظهر من الشمس است و احاديث بر اين مضمون متواتر است و از اين حديث و احاديث بسيار ظاهر مىشود كه زكات در عين مال است و فقراء در اين اموال شريكند .
و در حديث موثق كالصحيح از حميد منقولست كه آن حضرت صلوات الله عليه فرمودند كه حق سبحانه و تعالى اغنياء و فقراء را در اين اموال شريك گردانيده است پس اغنياء را نيست كه تصرف كنند در اين مال تا حقوق فقراء را بدهند و اگر بفروشند مال غير را فروخته خواهند بود و ديگر خواهد آمد إن شاء الله تعالى .
( و روى مبارك العقرقوفىّ عن ابى الحسن موسى بن جعفر صلوات الله عليهما قال انّما وضعت الزّكاة قوتا للفقراء و توفيرا لأموالهم ) ( 1 ) و منقولست كه آن حضرت صلوات الله عليه فرمودند كه حق سبحانه و تعالى زكاة را مقرر گردانيد تا قوت فقراء باشد و سبب زيادتى اموال اغنياء باشد و مؤيد اين معنى است آن كه در كلينى لأموالكم است چون خطاب با اغنياء بوده است چنانكه خواهد آمد و از اين جهت مسمى به زكات شده است كه به سبب دادن زكات مال زياد مىشود چون زكات در لغت بمعنى نمو آمده

429

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 5  صفحه : 429
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست