نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 4 صفحه : 304
صفى الدّين محمد حشره الله تعالى مع الائمة المعصومين صلوات الله عليهم اجمعين درس تصوف مىفرمودند و در صفه ديگر علامه حلَّى شيخ جمال الدين مطهر درس مىگفتند ، و در صفه ديگر درس حكمت مىگفتند ، و در صفه ديگر درس صحيح بخارى مىگفتند و به اين حديث رسيدند كه حضرت سهو فرمودند و سلام دادند پس پرسيدند كه آيا نماز كم شد يا فراموش كرديد حضرت فرمودند كه كلّ ذلك لم يكن تا آن كه ذو اليدين گفت كه واقع شد حضرت برخاستند و دو ركعت را به جا آوردند . شاگرد به استاد گفت كه اين چه معنى دارد أولا سهو كردن نبى ( ص ) در عبادت دويم كذب نبى در كل ذلك لم يكن البته بخارى سهو كرده است ، شيخش گفت كل ذلك لم يكن مىدانم كه نبى ( ص ) سهو نكرده است و مىدانم كه بخارى دروغ نگفته است ، آن شاگرد به خدمت هر يك از علما كه رفت همين جواب شنيد تا آن كه به خدمت شيخ صفى الدين اسحاق رفت شيخ فرمودند كه كل ذلك لم يكن و ليكن چنين بود كه چون نماز معراج مؤمن است و تشهد مقام شهود است و سلام مقام حضور است در آن روز سير حضرت سيّد المرسلين صلى الله عليه و آله تند بود و زود به مقام حضور رسيدند سلام كردند و چون صحابه به اين رتبه نداشتند اكثر ايشان كه اين معانى را بفهمند آن حضرت سهو را بر خود زدند و برخاستند و دو ركعت نماز ديگر به جا آوردند تا مردمان حكم سهو را بدانند و آن قارى مطمئن شد و باز به نزد همه رفت و همه تحسين نمودند و اقرار كردند بر حقّيت كلام شيخ رضى الله عنه . پس شيخ بهاء الدين رحمه الله تعالى فرمودند كه البته اين حل از جمله الهاماتيست كه حق سبحانه و تعالى به دوستان خود القا مىفرمايد و بسيارى از تحقيقات شيخ را با كرامات او مذكور ساختند ، يكى از فضلا در آن مجلس بود
304
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 4 صفحه : 304