نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 4 صفحه : 184
گفته بودم يا بايست گفتن و نگفته بودم . و عصيان كردم ترا بچشمم به آن كه جائى كه نمىبايست نظر كردن نظر كردم و جائى كه مىبايست نظر كردن نكردم و به عزت تو قسم كه اگر مىخواستى كه مرا كور مادر زاد مىآفريدى تا مخالفت نمىكردم و يا به سبب مخالفت اگر مىخواستى مرا كور مىكردى ، و بشنوايى مخالفت كردم ترا بهر دو عنوان و به عزت تو كه اگر مىخواستى مرا كر مىگردانيدى بهر دو عنوان ، و مخالفت كردم ترا به دستم و به عزتت قسم كه اگر مىخواستى مرا شل مىآفريدى يا شل مىگردانيدى . و عصيان كردم ترا به پايم و به عزّتت قسم كه اگر مىخواستى پايهاى مرا قطع مىكردى يا بىپا مخلوق مىكردى يا به مرض جذام و خوره مبتلا مىكردى . و عصيان كردم ترا به فرجم و به عزتت قسم كه اگر مىخواستى مرا عقيم مىگردانيدى يعنى عنين يا آن كه ولد از من بهم نمىرسيد . و عصيان كردم ترا بجميع اعضا و جوارحى كه انعام كردهء بر من به آنها و آن چه كردم نه سزاى تو بود از من بلكه مىبايست كه قدر اين نعمتها را بدانم و همه را صرف كنم در چيزى كه آن اعضا را از جهت آن آفريده از عبادات و طاعات و نكنم آن چه نهى فرموده بودى از معاصى و مخالفات . ترجمه دعاى دويم : اينست كه رجوع كردم به تو با گناهان يعنى به درگاه تو آمدهام با توبه و پشيمانى از گناهانى كه بر پشت دارم بد كردهام و ستم بر نفس خود كردهام و ضررى كه رسانيدهام بر خود كردهام پس بيامرز مرا به درستى كه نمىآمرزد گناهان را كسى به غير از تو اى خداوند من . ترجمه دعاى سيم ، اينست كه ببخشا بندهء را كه بد كرده است و گناهان كرده است و به تضرع و زارى به درگاه تو آمده است و اعتراف به گناهان خود مىكند .
184
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 4 صفحه : 184