نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 2 صفحه : 400
أهبته ثمّ يقدّمه إلى شفير القبر ) و صدوق در علل ذكر كرده است بعد از حديث محمد بن عجلان كه خواهد آمد . و روى فى حديث الخ يعنى در حديثى ديگر وارد شده است كه چون ميت را به نزديك قبر آورى پس به ناگاه او را داخل قبر مكن و بنا بر حديث پس كار را بر او گران و سنگين مكن كه فى الحال او را در قبر آورى به درستى كه قبر را ترسهاى عظيم هست و مىبايد كه شخصى كه ميت را داخل قبر مىكند او را در پناه حق سبحانه و تعالى در آورد از هول آن چه مشرفست بر آن از احوال هائله آن نشأه و بعضى مطلع را بكسر خواندهاند يعنى ترس آن كه حق سبحانه و تعالى بر اسرار او مطلع بوده است و فرشتگان نويسندگان عمل نيز بر آن اطلاع داشتهاند و در قبر رسوا خواهد شد و مطلع بفتح شامل همه هست و چون نزديك قبر مىرساند جنازه را بر زمين مىگذارد و اندك زمانى صبر مىكند تا استعداد دخول را بگيرد چنان كه بسيار است كه شخص را به نزد ظالمى قهار مىبرند از خوف لال مىشود و اگر اندك زمانى صبر كرد و مرتبه مرتبه مىرود بر او نمىنمايد و هر چند روح از بدن مفارقت كرده است و روح حيوانى مرده است اما نفس ناطقه زنده است و تعلق او از بدن بالكليه زائل نشده است و خوف ضغط قبر و سؤال منكر و نكير و رومان فتان قبور و عذاب برزخ هست چنان كه گذشت با آن كه از جهت ديگران نيز عبرتست كه تفكر كنند كه چنين واقعه در پيش دارند ديگر پيشتر مىبرند تا كنار قبر . و در حديث حسن از يونس منقول است كه گفت حديثى از حضرت امام موسى كاظم عليه السلام شنيدهام كه در هر خانه كه به خاطرم مىرسد آن خانه با وسعتش بر من تنگ مىشود و آن آنست كه فرمودند كه چون ميت را به كنار قبر برى ساعتى او را مهلت ده تا استعداد سؤال منكر و نكير بكند .
400
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 2 صفحه : 400