نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 2 صفحه : 156
به آسمان مىرود الفت و بغض در آنجا بهم مىرسانند اگر الفت به همرسانيدند با هم در آنجا در زمين هم را مىشناسند و هر چه در آنجا الفت بهم نرسانيدند در اينجا الفت ندارند . و در حديث كالصحيح از آن حضرت صلوات الله عليه منقولست كه از آن حضرت سؤال كردند كه بسيار است كه خواب مىبينيم و چنان كه در خواب ديدهايم در بيدارى به همان نحو واقع مىشود و بسيار است كه خواب مىبينيم و اثرى از آن ظاهر نمىشود پس حضرت صلوات الله عليه فرمودند كه چون مؤمن بخواب مىرود روح او حركت مىكند به جانب آسمان پس هر چه را در آسمان مىبيند نزد فرشتگانى كه تقدير و تدبير اشياء با ايشانست آن حق است و واقع مىشود و هر چه را در زمين مىبيند آن خواب پريشانست راوى گويد كه من گفتم كه روح مؤمن به آسمان مىرود حضرت فرمودند كه بلى من گفتم كه هيچ در بدن نمىماند حضرت فرمودند كه اگر نماند بميرد گفتم پس چگونه مىرود ؟ حضرت فرمودند كه نمىبينى كه آفتاب در آسمان است و شعاعش در زمين است همچنين روح در بدنست و حركتش در آسمان است . و از اين حديث ظاهر مىشود كه رفتن بعنوان مجاز واقع شده است در احاديث و ظاهرش آنست كه روح مجرد باشد و تعلقى به بدن داشته باشد مانند تعلق عاشق به معشوق و چون در وقت خواب تعلقش كم مىشود از بدن ربطش به عالم علوى كه خانه و مأواى اصلى اوست بهم مىرسد و در آن عالم چيزها مىبيند . و آن چه به تجربه يافتهام آنست كه آدمى بهر چه ربطش بيشتر است در عالم رؤيا كه عالم مثال است از آن بيشتر مىبيند و جمعى كه اولياء اللهاند چون ربط ايشان بجناب اقدس الهى پيش از همه چيز است خواب ايشان غلط نمىشود و
156
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 2 صفحه : 156