نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 1 صفحه : 91
كار به اين جا رسيد بر وفق مصلحت فرستاد عمر را طلبيد ، و حضرت فاطمه صلوات الله عليها اسقاط نمودند محسن نامى كه در شكم آن حضرت بود و حضرت رسول او را محسن ناميده بود چنان كه صاحب قاموس ذكر كرده است ، و حضرت فاطمه صلوات الله عليها از اسقاط و ضرب دو سه روزى ديگر بودند و به جوار رحمت ايزدى پيوستند . بخارى روايت نموده است در شش هفت جا از صحيحش كه تا فاطمه زنده بود صحابه رعايت خاطر على مىنمودند ، و چون فاطمه رفت دانست كه ايشان تا قتل همراهند بعد از شش ماه بيعت نمود با ابو بكر ، اگر چه شش ماه بيعت را غلط روايت كرده است ، و ليكن روايت كرده است كه حضرت فاطمه با ابو بكر سخن نگفت ، و با او در غضب بود تا از دنيا رفت ، و در شب آن حضرت را دفن نمودند كه مبادا ابو بكر بر او نماز گذارد ، و همين سخنان بخارى در همه صحاح سته هست ، و همه اين را از حضرت سيد المرسلين روايت نمودهاند كه : فاطمه پارهء تن من است هر كه آزار او كند آزار من كرده است و هر كه مرا بيازارد خدا را آزرده است ، و خداوند عالميان فرموده است كه * ( إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ الله وَرَسُولَه لَعَنَهُمُ الله فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً ) * [1] يعنى بتحقيق كه آن جماعتى كه آزار مىدهند خدا را و رسول او را لعنت كرده است ايشان را حق سبحانه و تعالى در دنيا و آخرت و مهيا ساخته است از جهة ايشان عذابى خوار كننده ايشان در جهنم . و إن شاء الله اين اخبار را مفصلا در تفسير قرآن مجيد ياد خواهيم كرده اگر چه در اكثر كتب ايشان هست متفرقه مجملا چون اينها كردند ، و دست از كتاب خدا و اهل بيت كشيدند با آن كه احكام الهى نزد اهل بيت بود ، و هر روز حوادث واقع مىشد اجتماع مىنمودند ، و فكرهاى