نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 1 صفحه : 184
التماسش را قبول كنم ، يا اهليت اين تصنيف داشت . ( وصنّفت له هذا الكتاب بحذف الاسانيد لئلَّا يكثر طرقه ) و تصنيف كردم و جمع كردم احاديث اين كتاب را يا از جهت التماس او و نفع او تصنيف كردم ، و اسانيد اخبار را انداختم به آن كه گفتم قال الصادق ، يا متن حديث را نقل كردم بعنوان فقه تا مبادا طرق او و سند او موجب زيادتى حجم كتاب شود و سبب عدم رغبت بعضى شود . و محتملست كه مراد اين باشد كه بعضى از اسناد خود را در خبر ذكر كردم به حضرت ، هر چند هر خبر را به سندهاى بسيار داشتم از حضرت كه متواتر شده بود نزد من . و اين معنى من حيث العبارة اظهر است اما ظاهرا مراد او اولست به قرينه . ( وان كثرت فوائده ) يعنى هر چند فوايد سند بسيار بود ، بنا بر احتمال دوم ضمير مؤنث مناسب بود كه راجع به اسانيد باشد . و فوايد سند آنست كه خود مىداند كه از كدام كتاب است در وقت تعارض ترجيح مىتواند داد ، و اگر سهوى شده باشد زود رجوع به آن كتاب مىتواند كرد ، و ديگران بعد از وفات او عمل به او مىتوانند كرد ، و در حال حيات نيز فضلا عمل مىتوانند كرد ، و هر گاه كسى شكى داشته باشد ، يا نسخ مغلوطه به همرسد رجوع به اصل آن مىتوان كرد ، ديگر عمل بحديث با اسناد كرده خواهد بود كه اقلش استحبابست و غير اين از فوايد بسيار . و بعد از آن ازين رأى برگشته است ، و وسطى را اختيار نموده است كه اسم صاحب كتاب را ذكر كند ، و در فهرست سند خود را به آن كتاب ذكر كند ، و بنا بر اين به قدر كتاب بلكه دو برابر كتاب مختصر شده است ، و فايدهء سند به حال خود مانده است ، و يك جزوى كه تصنيف كرده بود به اين معنى ملهم شد كاش از سر مىگرفت كه همه مسند مىشد ، و ليكن به توفيق الله همه اسانيد مرسلات و
184
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 1 صفحه : 184