نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 1 صفحه : 175
الهيست كه فرموده بود كه ما به اين جهاد برويم ، نمىبينى كه حق سبحانه و تعالى فرموده است * ( وَقَضى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاه ) * [1] يعنى پروردگار تو حكم فرموده است كه عبادت مكنيد مگر او را و آن كه حضرت فرمودند : كه نيكوكار سزاوارتر است به ملامت ، و بدكار اولاست به مدح ، دور نيست كه از آن جهت باشد كه نيكوكاران مفتخرند به عبادات خود غالبا و آنها از ايشان نيست ، و بدكاران هميشه غمناكند بواسطه اعمال قبيحه و آن از ديگريست ، و يا آن كه چون بىاختيار آن جماعت را خوبيها دادهاند ، و اينها را بديها بايد كه تدارك هر دو بضد آن كرده شود يا آن كه هر گاه تجويز اين قسم باطلى گرديد عقل از ميان برخواست ، و هر گاه عقل نباشد جزا نيز بر ضد عقل خواهد بود . ( وردها الشّريف الدّين ابو عبد الله المعروف بنعمه و هو محمّد بن الحسن بن اسحاق بن الحسن بن الحسين بن اسحاق بن موسى بن جعفر بن محمّد بن علىّ بن الحسين بن عليّ بن ابى طالب عليهم السّلام ) يعنى كه من داخل بلخ شدم و وارد بلخ شد ، يا شده بود پيش از من سيد متدين ابو عبد الله كه مشهور بود به نعمه ، و اسم او محمد پسر حسن بود و در بعضى از نسخ حسين پسر اسحاق پسر حسن ، و در بعضى از نسخ حسين پسر حسين پسر اسحاق پسر امام ابو الحسن موسى بن جعفر كه پنج پشت به حضرت مىرسانيد ، و باقى ائمه را تيمّنا و تبركا ذكر كرده است ، و مراد از شريف در عرف عرب كسى است كه از اولاد على و فاطمه صلوات الله عليهم باشد ، و گاه هست كه اطلاق مىكنند بر اولاد حضرت امير المؤمنين عليه السّلام اگر چه از اولاد حضرت فاطمه صلوات الله عليها نبوده باشد ، و گاه هست بر مطلق بنى هاشم اطلاق مىكنند . اما نزد عجم شريف كسى را مىگويند كه مادرش سيّد باشد و پدرش سيّد