responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 1  صفحه : 173


علم مىنمودند ، و در اوايل سن به عراق عرب آمد ، و جميع علماء عراق پيش او درس خواندند ، و از او اجازه گرفتند ، و شيخ طوسى نيز مدح بسيار كرده است او را ، و گفته است كه جليل القدر بود ، و احاديث را در حفظ داشت ، و ضبط حديث نيكو كرده بود ، و در ميان علماى قم كسى مثل او نبود در حفظ و كثرت علم و مجتهد بود . و ابن طاوس نيز مدح بسيار كرده است ، و توثيق او كرده است ، بلكه جميع علما توثيق او كرده‌اند ، چون همه حكم به صحت أحاديث صحيحه او كرده‌اند ، و بالجمله اين شيخ ركنى است از اركان دين ، بلكه اكثر علما تابع اويند چنان كه در محال خود مذكور خواهد شد إن شاء الله تعالى .
( امّا بعد فانّه لمّا ساقني القضاء إلى بلاد الغربة و حصّلنى القدر بها بأرض بلخ من قصبة ايلاق ) اما بعد از حمد حق سبحانه و تعالى پس به درستى كه چون قضا مرا گشايند به بلاد غربت و قدر به سبب غربت به زمين بلخ انداخت در قصبه ايلاق [1] و ظاهرا ايلاق قصبه ايست از قصبهاى بلخ ، و محتملست كه مراد اين باشد كه بلخ از قصبهاى ايلاقست ، و ايلاق تركستان باشد . و ظاهر گفته مصنف آنست كه قضا و قدر دخل دارند در امثال اين امور و بنده را اختيارى نباشد ، و ليكن مصنف اين اعتقاد ندارد بلكه معنى او موافق اعتقاد او اينست كه چون در علم الهى گذشته بود كه من به غربت افتم به اختيار خود ، و به شهر بلخ بمانم به اختيار خود چنان شد ، و علم الهى علت نمىشود و اگر كسى در امثال اين امور قايل به قضاى حتمى شود مفسدهء ندارد ، و ليكن اخبار اختيار عام است .



[1] ايلاق بر وزن قيماق : نام شهرى است از ختا و قلماق . منوچهرى در اين شعر چنين مىگويد : و اگر خان را به تركستان فرستد مهر گنجورى - پياده از بلاساغون دوان آيد به ايلاقش . ايلاق بفتح اول در تركى بمعنى خليج است .

173

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 1  صفحه : 173
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست