نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 1 صفحه : 113
طرفة العينى صد هزاران هزار از آن مىآفريند ، و بر نمرودى كه دعوى الوهيت مىكند با صد هزاران هزار لشكر او مسلط گردانيده در طرفة العينى همه را هلاك مىگرداند تا عظمت و جلال خود را با ضعف مخلوقات بر عالميان ظاهر سازد . و همچنين اگر بنده فكر كند در هر ذره از ذرات مىيابد كه دليل بر وجود اويند و هر گز عاقلى باور نمىكند كه خانه بىبنا ساخته شود ، يا كشتى بىكشتىبان راه رود و نزد همه عقلا ظاهر است كه ممكنى كه ذاتش مقتضى نيستى است چون تواند كه چيزى را وجود دهد . بيت ذات نايافته از هستى بخش * چون تواند كه شود هستى بخش مجملا چون حق سبحانه و تعالى مصلحت بندگان خود را مىداند ارشاد ايشان به امثال اين براهين نموده است نه به برهان دور ، و تسلسل ، و نه به برهان تطبيق و تضايف ، كه عالمى را به ضلالت در آورده ، و از خداوند خود دور ساخته به سبب متابعت يونانيان ، بلكه حق سبحانه و تعالى مقرّر ساخته كه چون بندگان او ، او را به آيات و آفاق و انفس بشناسند و مشغول عبادت او شوند ، درهاى معرفت خود به روى ايشان بگشايد تا به مرتبه علم اليقين ، و عين اليقين ، و حق اليقين رسند ، و نور يقين را در دلهاى ايشان بيندازد . چنان كه منقولست در خبر صحيح از حضرت امام جعفر صادق صلوات الله عليه كه روزى حضرت سيد الانبياء و المرسلين از نماز صبح فارغ شدند ، نظر فرمودند به جانب جوانى كه در مسجد سر به زير انداخته است از نعاس به سبب بيدارى شب ، و رنگ او زرد شده ، و بدن او ضعيف و نحيف گشته از كثرت عبادت ، و چشمها فرو رفته از بسيارى رياضت . حضرت فرمودند كه اى حارثه چه حال دارى ؟ در جواب گفت كه الحمد لله صاحب يقين شدهام حضرت فرمودند هر چيزى را دليل و علامتى است چه دليل دارى كه دلالت بر
113
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 1 صفحه : 113