نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 1 صفحه : 112
آورند آن را هلاك مىكنند ، و از اين جهت فيل را دو گوش بزرگ داده است كه پشه را از خود دفع نمايد ، و آن را مانند خرطوم فيل خرطوم داده است بلكه قويتر با آن كه چشم آن از خوردى به مرتبه ايست كه نمىتوان ديدن ، چنان كرده است كه به آن آسمان و زمين را مىبيند و به آن ادراكى داده است كه در شب تار مىبيند و مىفهمد كه در كجا خرطوم آن فرو مىرود ، و كجا خون بيشتر دارد و با نهايت حرصى كه دارد از جوع ، همين كه به آن جا رسيد سر خرطوم كه مشتمل است بر سمّى بر آن موضع گذاشت ، و آن زهر آن عضو را سست نمود و خرطوم خود را فرو برد و خون بدن آدمى را مىمكد . و نهايت ملاحظه مىكند كه مبادا دستى در دفع آن دراز شود ، همين كه حركتى از دست ديد فى الحال مىپرد و غالب اوقات انتظار خواب آدمى مىكشد چون مىبايد كه در وقت خواب مطلبش بهتر بفعل مىآيد ، و با آن كه اگر جمعى باشند در حضور آن شخص نمىفهمند كه بخواب رفته يا نه ، پشه مىيابد كه چه وقت او بخواب مىرود ، و بعد از آن بخاطر جمع مقدارى كه غذاى آنست مانند حجام كشيده مىپرد و در هوائى چند ساكن مىشود كه بنى آدم بر آن دست نيابد ، چون مىفهمد كه چون ضرر به ايشان مىرساند ايشان در دفع آن مىكوشند و با اين بنايى كه در احتياط دارد به تسبيح و تمجيد خداوند خود مشغولست . و فوائد وجودش بسيار است از آن جمله خونهاى زيادتى را از بدن آدمى مىكشد تا دفع بيماريها شود لهذا در جاهايى كه پشه بسيار است بيمارى كمتر است . فائده ديگر آن كه بندگان الهى ضعف خود را مشاهده نمايند كه از دفع اضعف حيوانات از خود عاجزند و به اين نيشهايى كه خورند ياد كنند نيشهاى مارها و عقربهاى جهنم را ، و بوجود آن و بدايع صنع و قدرتى كه در آن جاى داده است استدلال كنند بر وجود واجب الوجود و بر علم و قدرت و ارادهء او و بر آن كه خالق آن نمىبايد مشابهتى به مخلوق داشته باشد به هيچ وجه ، و مع هذا در
112
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 1 صفحه : 112