إسم الكتاب : غنا ، موسيقى ( عربي - فارسي ) ( عدد الصفحات : 884)
جواب اول آنكه : تقيّه در امرى است كه اگر نكنند مخالف ، آزار برساند . و اين بديهى است كه اگر كسى نخواند يا غنا نكند ، مخالف آزار نمىرساند . و ثانياً دانستى كه بعضى از عامّه خصوصاً ابو حنيفه منكر وجد و سماع بوده و همچنين كثيرى از مخالفان ، منكر خواندن . جعلنا الله و ايّاكم من أهل السّداد و هدانا إلى سبيل الرشاد و حفظنا عن التعصّب و العناد بحقّ محمّد و آله الأمجاد . تكمله بعضى از عرفا و جمعى از فضلا در تصانيف خود چنان ذكر كردهاند كه حقْ سبحانه و تعالى ، سرّى در دل انسان به وديعه نهاده از قبيل آتش در سنگ ، و چنان كه به ضربِ آهن بر سنگ ، آتش ظاهر شده به صحرا افتد ، از سماع آواز خوش ، گوهر دل به حركت آمده آن چيز پيدا آيد . بى آنكه آدمى را در آن اختيارى باشد . و سبب آن مناسبتى است كه گوهر دل آدمى را با عالم عِلْوى و ارواح كه گلشن هميشه بهارِ حُسن است ، هست . و هر حُسنى كه در اين عالم محسوس است ، همه ثمره و نتيجه و عكس حُسْنِ آن عالم است . پس آواز خوش چون حسنى دارد ، مثال و نمونهء حسن آن عالم است . از اين سبب آگاهى در دل به هم مىرسد كه آدمى خود نداند كه آن چيست ؟ و چه نيكو فرموده مولوى معنوى در مثنوى : < شعر > ما هم از اجزاى آدم بوده ايم در بهشت ، اين نغمه ها بشنوده ايم اين دف و چنگ و رباب و سازها چيزكى مانَد بدان آوازها < / شعر > و اين نيز محقق است كه سماع ، آنچه در دلْ كامن و پوشيده است به حركت مىآورد ، نه آنكه چيزى احداث كند . پس اگر محبت حقْ سبحانه و تعالى در دل اوست از بابت آتشى كه دامن بر او زنند تيزتر گردد ، پس سماع او