خود به تو دادم . نظم < شعر > همه را مىكنم فداى شما تا ز هم نگسلد نواى شما < / شعر > تا آنكه به سه مرتبه كه استدعاى ذكر نام خدا نمود ، تمام مال خود را بخشيد و بر تمام ملائك ، حجّت تمام شد كه دوستى خليل ربّ جليل از محبّت است نه بازاءِ شكر نعمت و نغمهء حضرت داود معجزه او بود . اگر كسى گويد : شريعت پيش از ما ، در دين ما حجّت نيست . جواب آنكه : ميان اهل علم اختلاف است ، جمعى مىگويند كه شريعت « من قَبلنا » حجّت نيست . و بعضى مىگويند كه حجّت است تا خلافش در دين ما ظاهر شود . و حجّت بر اين مىگويند كه شخصى در زمان رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم « ظِهار » نسبت به زن خود كه دختر عموى او بود كرد . زن شكايت به خدمت آن سرور بُرد . حضرت فرمودند كه بايد تو بر شوهرت حرام باشى . پس آن حضرت به طريق سابقِ معهود در ميان قبيلهء قريش ، فتوا نمود تا آيهء كريمهء * ( « قَدْ سَمِعَ الله قَوْلَ الَّتِي تُجادِلُكَ فِي زَوْجِها وَتَشْتَكِي إِلَى الله وَالله يَسْمَعُ تَحاوُرَكُما إِنَّ الله سَمِيعٌ بَصِيرٌ . الَّذِينَ يُظاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسائِهِمْ ما هُنَّ أُمَّهاتِهِمْ إِنْ أُمَّهاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِي وَلَدْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَراً مِنَ الْقَوْلِ وَزُوراً وَإِنَّ الله لَعَفُوٌّ غَفُورٌ » ) * [1] نازل شد حضرت از آن طريقهء سابق ، رجوع نمود ، به مضمون آيهء كريمه حكم فرمودند . پس اگر آيه نازل نشدى ، حكم ، همان طريقهء سابق بودى . و در بعض كتب معتبره از ابو القاسم نصرآبادى منقول است كه فرموده : « لِكُلِّ شَيءٍ قُوت و قُوت الرّوح السّماع » .