و اگر كسى گويد كه : هرگاه ذكر حضرات ، ذكر خدا باشد پس منع ذكر خدا به عنوان نظم مىرسد . جواب آنكه : مناجات منظوم از معصوم بسيار است و آن بى شك ذكر خداست و شيعه آن است كه هميشه ذكر و مدح حضرات مىكرده باشد چه عبادت است و ترغيب در حديث وارد شده كه زينت دهيد مجلس خود را به ذكر علىّ بن ابى طالب . [1] و ديگر واقع شده كه زيارت يكديگر كنيد و ذكر ما كنيد كه باعث احياى دين شما مىشود . [2] پس چگونه ذكر و مدح حضرات صلوات الله عليهم ممنوع باشد به عنوان نظم كه اوقَع است در نفس از نثر ؟ [ عشق و جمال ] و امّا آنچه در باب « عشق » واقع شده ، مخترَع نيست . چنانچه بعضى فهميدهاند . و دليل عدم اختراع ، آن است كه در كتاب مستطاب كافى است در باب عبادت كه قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : أفْضَلُ الناسِ مَنْ عَشَقَ العِبادَةَ فَعانَقَها وَأحَبَّها بِقَلْبِه وَباشَرَها بِجَسَدِه وَتَفَرَّغَ لَها فَهُوَ لا يُبالي ما أصْبَحَ مِنَ الدُّنيا عَلى عُسرٍ أوْ على يُسْرٍ . آن سرور مىفرمايد كه افضل مردمان كسى است كه عاشق عبادت باشد و از غايت محبّتى كه با عبادت دارد از بابت محبوب او را در