معصومين برهانى است قاطع بر جواز كلام موزونِ مقفّا . و صدوق در عيون الأخبار از امام همام علىّ بن موسى الرضا عليه ألْف التحية و الثناء كلام موزونِ مقفّا روايت نموده كه قريب يكصد و بيست بيت است . و هرگاه اشعار حقّه جايز باشد خواندن و گفتن آن را به صوتِ حسن چرا جايز نباشد با آنكه حقْ تعالى مطلق صوت حسن را دوست مىدارد و رسول آن را اجملِ جمال خوانده و خداى تعالى هر جميل را دوست مىدارد و از جملهء جميل صوت حسن است به تخصيص . هرگاه اشعارى باشد كه مشتمل باشد بر اذكار و حقايق و معارف و مواعظ و نصايح حسنه و استماع اين قسم بر تقدير ترجيع ، غنا نيست بنا بر اينكه فاضل ربّانى در كفايه فرموده كه : غنا همان است كه كنيزكان در آن زمان در مجلس خمور و فسق مىخواندند و الف و لام را بر الف و لامِ عهد حمل نموده خصوصاً وقتى كه مؤمنين را از آن صوت ، حالاتِ مثلِ خشوع و خضوع و رقّت عارض شود . [1] و اگر حركات و غشيت عارض شود بنا بر آيات و احاديث است كه خدا و رسول خدا از آن خبر دادهاند چنانچه حق تعالى مىفرمايد كه : * ( « إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ الله وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُه زادَتْهُمْ إِيماناً وَعَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ » ) * . [2] يعنى به درستى كه نيستند مؤمنان مگر آن جماعتى كه هرگاه ذكر كرده شود خداىْ تعالى بترسد دلهاى ايشان و هرگاه خوانده شود بر ايشان آثار غريبه و صنايع عجيبهء او زياده مىشود ايمان ايشان و دست از ما سوى الله كشيده در مقام توكَّل قرار گيرند . و هرگاه از شنيدن ذكرْ ترس الهى و زيادتى ايمان و توكَّل به هم رسد البتّه آن وهله پشيمانى از ما فات خواهد بود و به صدد ناكردن فعل به