احتياط در اين صورت ، آن است كه آدمى از جميع افراد غنا اجتناب كند ، اگر چه يقين نباشد كه غناست ، همين كه مشتبه باشد و احتمال رود كه غناست . و احوط اين است كه هر فردى كه دغدغهء غنا در آن رود آن شخص خود نشنود و خود نخواند ؛ امّا اينكه حكم كند به اينكه شنوندهء اين فرد فاسق است ، نهايت بى احتياطى است ! چه ، فرض اين است كه غنا بودنش ، مشتبه و مشكوك است يا غنا بودنش معلوم است و حكم به حرمت جميع افرادش مشتبه است . پس احتمال مباح بودن دارد . در اين صورت ، حكم كردن به اينكه اين حرام است و خواننده و مستمعش فاسقند ، احتمال تحريم ما احلّ الله دارد و حكم به خلاف ما أنزل الله . قالَ الله تَبارَكَ و تَعالى : * ( « وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ الله فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ » ) * [1] * ( « وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ الله فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ » ) * [2] * ( « وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ الله فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ » ) * . [3] پس حقِ احتياط در اين باب آن است كه خود فرد مشكوك فيه نخواند و نشنود و ساكت باشد از حكمِ به حرمت و اباحت ، و توقّف در حكم داشته باشد ، و اگر نه در حال احتياط بى احتياطى كرده است كه حضرت رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم مىفرمايد : « الوُقُوفُ عِنْدَ الشُّبهات خَيْر مِنَ الاقْتِحامِ فِي الهَلَكات » . [4] و در مقبولهء عمر بن حنظله [ آمده ] : « إنّما الامورُ ثَلاثَة : أمْر بَيِّن رُشْدُه