خداى كه مقارن ذكر باشد و مرثيهء شهدا [ را ] در عرف غنا نمىگويند ؛ و در مواضع غير محصوره ، علماى دين حمل بر عرف كردهاند نه بر لغت ! نمىبينى كه آب گل آلود در لغت و در نفس الامر آب مطلق نيست ، و مع هذا با آن وضو درست مىدانند چرا كه در عرف آن را آب مطلق مىگويند نه در لغت ، چه در لغت آب براى غير ممزوج موضوع است و همچنين آب كوزه كه اندك گُلابى داشته باشد ، همين حكم [ را ] دارد كه مادامى كه در عرف آن را آبِ مطلق مىگويند وضو با آن درست است و همين كه آب گلاب گويند طهارت با آن درست نيست . و غبن در سودا نيز حدّ معيّنى در شرع ندارد كه اگر ده دوازده مثلًا تفاوت باشد خيار غبن ثابت است ؛ بلكه هر قدر در عرف غبن گويند . بلكه در بعضى مواضع عرف را بر شرع تغليب و ترجيح دادهاند و شرع را واگذاشتهاند به عرف عمل كردهاند . از آن جمله به نصّ كلام الله كه : « لا تَدْخُلُوا بُيُوتاً حَتّى تَسْتَاْذِنُوا » [1] داخل شدن خانهء بيگانه بدون اذن جايز نيست ؛ و به اتفاق ، خبر صبى غير بالغ اعتبار ندارد و مع هذا هرگاه شخصى به در خانهء زيد مثلًا رود و طفلى گويد كه داخل شويد ، اتّفاق كردهاند كه دخول [ در ] آن خانه جايز است . و از آن جمله ، آنكه چيزى مىخرد يا مىفروشد ، بايد بالغ و عاقل باشد و لهذا تا بالغ و رشيد نشده ، ولىّ از جانب او مىفروشد و مىخرد كما قال الله سبحانه : * ( « وَابْتَلُوا الْيَتامى حَتَّى إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ » ) * [2] مع هذا ، اطفال و كودكان غير بالغ در بازارها انواع امتعه و اسباب مىفروشند و فضلا و علما از ايشان مىخرند و به اتفاق مشروع است و مىگويند كه در اينجا عرف غلبه بر شرع كرده ، چنانچه شهيد عليه
[1] * ( « يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا » سورهء نور ( 24 ) : 27 ، هر چند مؤلف آيه را غلط نقل نموده ؛ اما استيناس به معناى استعلام و استكشاف هم آمده است . [2] نساء ( 4 ) : 6 .